به گزارش مشرق، بعد از مشکلات به وجود آمده بین علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس بر سر مطالبات این بازیکن، اتفاق عجیبی رخ داد. بیرانوند که دو بار به مدیران پرسپولیس برای دریافت طلب ۸ میلیاردی‌اش نوتیس داده بود، در نهایت روز شنبه قصد داشت قراردادش را با پرسپولیس فسخ کند.
اتفاقی که با یک تلفن رخ نداد. رضا درویش مدیرعامل قرمزها که از تصمیم سنگربان شماره یک تیم ملی و پرسپولیس باخبر شده بود، با علیرضا تماس گرفت و او را به دفترش دعوت کرد. بیرانوند هم قبول کرد به این جلسه برود و با درویش حرف بزند. در این جلسه مدیرعامل پرسپولیس به بیرانوند قول داد تا ظرف چند روز آینده طلب او را بدهد و علیرضا هم بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت بعد از عملش، به تمرینات پرسپولیس برگردد. در این جلسه توافق دیگری حاصل نشد و صحبت‌های این دو به همین جا ختم شد.بیرانوند به خاطر هواداران پرسپولیس دوست نداشت قراردادش را فسخ کند و به همین دلیل دوباره به درویش مهلت داد تا طلبش را پرداخت کند.
بیشتر بخوانید:
پیشنهاد ۹۵ میلیاردی استقلال به بیرانوند
بعد از کش‌مکش‌های به وجود آمده بین بیرانوند و پرسپولیس و شایعه جدایی این بازیکن، در اقدامی جالب توجه پیشنهاد حضور در استقلال به بیرانوند داده شد. پیشنهادی سنگین که هر بازیکنی را می‌تواند وسوسه کند. پیشنهاد استقلال برای فصل اول چیزی حدود ۹۰۰ هزار دلار بوده و برای سال دوم این مبلغ به یک میلیون دلار می‌رسد. در مجموع پیشنهاد استقلال برای دو فصل برای گلر شماره یک تیم ملی و پرسپولیس حدود ۱۰۰ میلیارد می‌شود. ماجرای پیشنهاد استقلال به بیرانوند از طریق یکی از دوستان مشترک بین مدیرعامل استقلال و علیرضا داده شد. این فرد بسیار متمول که قبلاً سابقه حضور در استقلال را داشته و یکی از هواداران سرسخت استقلال به حساب می‌آید، مقدمات مذاکره با بیرانوند را فراهم کرده و حتی حاضر شده بخشی از مبلغ پیشنهادی به بیرانوند را پرداخت کند.
در واقع این شخص متمول و باشگاه استقلال قصد داشتند از ماجرای اختلاف بین بیرانوند و پرسپولیس استفاده کنند و از آب گل آلود به نوعی ماهی بگیرند. با این حال بیرانوند اعلام کرد نمی‌تواند به استقلال برود و فقط به احترام دوست مشترکش با مدیرعامل استقلال با او صحبت کرده است. بیرانوند درحالی به استقلال پاسخ منفی داد که اگر پیشنهاد این تیم را قبول می‌کرد، بزرگترین نقل و انتقال چند سال اخیر فوتبال ایران رقم می‌خورد که مثل یک بمب منفجر می‌شد.
بدرداستقلال نمی خوری اینقدرخودخواه نباش می خواستند مسخره ات کنند