به گزارش مشرق، در استقلال همه مراتب را گذرانده و روزهای تلخ و شیرین زیادی را به چشم دیده است. از لذت قهرمانی در لیگ و جام حذفی گرفته تا تلخی حضور در لیگ دسته سوم. از بازی در فینال جام باشگاههای آسیا و حضور روی نیمکت مربیگری تا جلوس روی صندلی هیئت مدیره.
جواد زرینچه همه اینها را با هم دارد. کاپیتان اسبق استقلال دلش در ینگه دنیا برای تیمی که جوانیاش را در آن سپری کرده بود، میسوخت و حالا که برگشته هم نگران آبیپوشان پایتخت است. روز گذشته پای صحبتهای زرینچه نشستیم و او سفره دلش را برای خبرورزشی باز کرد. این شما و این چکیده حرفهای پیشکسوت پرافتخار استقلال:
برکناری اشتباه
شفر بهترین مربی استقلال طی ۵ سال گذشته بود. از سال ۹۲ تا همین امروز استقلال فقط یک کاپ قهرمانی گرفته که آن هم با هدایت این آقا حاصل شده است. فراموش نکنید شفر مهرماه ۹۶ در حالی به استقلال آمد که تیم با منصوریان به بحران رسیده بود. البته قبول دارم ترکیب ثابتش را خیلی زیاد جابهجا میکرد و در جدال با پرسپولیس هم آن اتفاقات رخ داد، پنالتی گل نشد و تیم را به حاشیه بردند، ولی در مجموع برکناری شفر اشتباه بود. باید با او تا پایان فصل ادامه میدادند. ۳ بازی در لیگ داریم و ۲ مسابقه در لیگ قهرمانان آسیا. به نظرم میشد با خود او ادامه داد و فصل را به انتها رساند.
یک نفر از خارج مجموعه میآوردند
فرهاد مجیدی استقلالی است و محترم، اما او که از بیرون نیامده است. دستیار شفر بوده و در فضا قرار داشت. آقایان اگر میخواستند استقلال را متحول کنند، باید یک نفر را از بیرون مجموعه میآوردند نه اینکه به دستیار وینفرد شفر حکم سرمربیگری بدهند. الان مجیدی حتی اگر هر ۵ بازی را ببرد، نمیتوانیم بگوییم مربی خوبی است همانطور که اگر در هر ۴ بازی آینده خودش هم ناکام شود، نباید به او برچسب ضعیف بودن را بزنیم، چون این تعداد مسابقه کم، ملاک خوبی برای سنجش ضعف یا توانایی یک مربی نیست. به نظرم تصمیم مدیران استقلال عجولانه بود، ولی با این وجود از فرهاد حمایت میکنم و برایش آرزوی موفقیت دارم. اگر استقلال سهمیه و نتیجه گرفت که خیلی خوب و عالی، ولی اگر هم موفق نشد، فدای سرش.
بیشتر بخوانید:
ماجرای ۲۰۰ هزار دلار گم شده و دخالت وزیر در قرارداد «شفر»
معضلی به نام دستیار
یکی از مشکلاتی که در فوتبال ماست، حکایت سرمربیان خارجی و دستیاران ایرانی است. ببینید؛ باید قبول کنیم سرمربی خارجی در اغلب اوقات دستیاران ایرانیاش را اصلاً تحویل نمیگیرد بنابراین بهتر است آقایان ضعف مدیریت خود را گردن سرمربی نینداخته و بهانه دست او ندهند. اگر سرمربی خارجی میآید و دلش میخواهد همه دستیارانش هم خارجی باشند، باید این امکان را برایش فراهم کرد، چون اگر دستیار ایرانی نخواهد، اما باشگاه با اصرار خودش به او مربی بدهد، آن وقت به محض اینکه تیم نتیجه نگرفت، میتواند بگوید در کارم دخالت کردند و… در مورد اینکه فرهاد مجیدی واقعاً انتخاب خود شفر بود یا نظر مدیریت هم خود باشگاه باید جوابگو باشد.
دستیاری دوباره یعنی اشتباه فرهاد
اگر مدیران استقلال واقعاً دنبال سرمایهسازی هستند، باید ریسک آن و عواقب سرمربی شدن فرهاد مجیدی را برای فصل آینده به جان بخرند. به نظرم دستیار کردن دوباره فرهاد اشتباهی بزرگ است که نباید انجامش داد. الان آقایان میگویند هدفشان سرمربی خارجی است. خب اگر میخواستند این کار را بکنند، خود شفر را نگه میداشتند. اینطوری ۵/۱ سال هم جلو بودند. متحول کردن یعنی تحول فکری و تاکتیکی تیم در همه عرصهها، نه اینکه صرفاً یک نفر را کنار بگذارند و به دیگری پست بدهند. در بهار سال ۷۸ هنگامی که مرحوم حجازی سرمربی بود هم این اتفاق رخ داد. ناصرخان را عزل کردند، یک گروه موقت گذاشتند و بعد دوباره سرمربی آوردند در صورتی که به نظرم با خود حجازی هم همان نتایج را میگرفتند.
سرمربیگری زودهنگام
گفتم که فرهاد مجیدی را دوست دارم و برایش آرزوی موفقیت میکنم، ولی نظر شخصیام این است که سرمربی شدن در استقلال برایش زود است. دنیای مربیگری با عرصه بازیگری زمین تا آسمان فرق دارد. فرهاد خودش فراموش نکرده که خیلیها آمدند، زود سرمربی شدند و در نهایت محو گشتند. اتفاقاً خیلیها دنبال آن هستند تا مجیدی سرمربی شده و محو شود.
کمیته فنی جواب نمیدهد
دوستانی که عضو کمیته فنی شدهاند، جملگی عضو استقلال بوده و برای این تیم زحمت کشیدهاند، ولی فراموش نکنیم که در فوتبال ایران کمیته فنی تا امروز جواب نداده و بعد از آن هم هرگز جواب نخواهد داد. بودن افکار متعدد برای هر تیمی سم مهلکی است. کمک کردن و همفکری خیلی خوب است، ولی به شرطی که در کار سرمربی دخالت نشود، چون سرمربی باید اختیار تام داشته باشد و بابت آن پاسخگو باشد.
مشکلات، مدیریتی است
با همه احترامی که برای استقلالیها قائل هستم، باید بگویم مشکلات این تیم مدیریتی است نه فنی. در فوتبال دنیا همه چیز پیشبینی شده است. اینکه سرمربی تیم دنبال تغییر سرپرست باشد، فقط نشاندهنده ضعف مدیریت است. مربی باید حیطه و حدود اختیاراتش را بداند. دایره اختیارات او مستطیل سبز است نه سایر موارد مربوط به حوزه مدیریت.
تحویل جام به پرسپولیس
همیشه به پرسپولیس و پرسپولیسیها احترام گذاشتهام. آنها دو فصل قبل را مقتدرانه قهرمان شدند، ولی در این فصل اگر پرسپولیس قهرمان شود، استقلال خودش دودستی جام را تحویل آنها داده است. در تابستان که ۴ مهره اصلی خودمان را از دست دادیم (حسینی، ابراهیمی، جپاروف و تیام) بعدش هم که با هزار دردسر به صدر جدول نزدیک شده بودیم، در شهرآورد همه چیز به هم خورد. ما قهرمانی را در بازی با پرسپولیس از دست دادیم. بعد از آن هم داستان اخراج فرشید باقری و بازگرداندن دوباره او که کلی حاشیه درست کرد و...
کنار گذاشتن محترمانه
اینکه یک بازیکن میخواهد تا چه سن و سالی بازی کند، مسئلهای شخصی است که به خودش مربوط میشود، ولی اینکه او در استقلال بماند یا نه، موضوعی است که باید باشگاه تشخیص بدهد. استقلالیها بیایند شرایط سنی و کارایی بازیکنان پابهسنگذاشته خود را آنالیز کنند و اگر به این نتیجه رسیدند که آنها کارایی لازم را ندارند، باید آنها را دعوت کرده و خیلی محترمانه عذرشان را بخواهند. باید به آنها در نهایت ادب بگویند نمیتوانیم با همدیگر همکاری کنیم، فوتبال حرفهای دقیقاً یعنی همین.
استقلال و برانکو
مدیریت در فوتبال ما فرمایشی است و تا وقتی فوتبال دولتی باشد، همین حکایت خواهد بود. فوتبال باید خصوصی باشد تا طرف بابت هر یک ریال پولی که میدهد، تصمیم بگیرد و دل بسوزاند، اما اینکه چرا پرسپولیس در همین فوتبال دولتی به مراتب بهتر از استقلال نتیجه میگیرد، دقیقاً به خاطر وجود شخصی به نام برانکو ایوانکوویچ است. پرسپولیس قهرمان میشود، چون برانکو را دارد و استقلال قهرمان نمیشود، چون برانکو را ندارد! البته به نظرم اگر امیر قلعهنویی سرمربی استقلال بود، چنین اتفاقاتی رخ نمیداد.
شرطبندی، گذشته و حال
زمان ما هم شرطبندی در فوتبال وجود داشت. هم مربیان شرطبندی میکردند و هم بازیکنان. البته تعدادشان واقعاً خیلی کم بود. زمان ما شرطبندیها سر ماشین، زمین و ویلا بود، اما الان همه چیز نقدی شده و بر پایه دلار و یورو استوار است.
مجیدی و قلعهنویی
اگر بخواهند با سرمربی داخلی استقلال فصل بعد را ببندند، اولویت اولشان فرهاد مجیدی نیست. باید بروند دنبال قلعهنویی. من و امیر با هم خیلی از نظر فنی تفاوت دیدگاه داریم، ولی نمیتوانم موفقیتها و تواناییهایش را کتمان کنم. امیر برخلاف شایعات موجود، نه باند دارد و نه رئیس مافیاست.