سرویس ورزش مشرق - قطعاً میتوان گفت، شروع مشکلات باشگاه استقلال از پایان آخرین بازی این تیم در فصل بیست و یکم استارت خورد. روز برگزاری جشن قهرمانی تیم استقلال در فصل بیست و یکم همراه با فرهاد مجیدی، شاید آخرین بار بود که مدیران باشگاه استقلال به همراه اعضای کادر فنی، بازیکنان و همه هوادارانی که در استادیوم آزادی و بیرون از آن در جای جای پایتخت و شهرهای دیگر کشورمان حضور داشتند بابت موفقیت این تیم از ته دل خوشحال بودند و شادی میکردند. اما پس از آن و تنها ۷۲ ساعت بعد مشخص شد که فرهاد مجیدی قصد ندارد هدایت استقلال برای فصل بیست و دوم را در دست داشته باشد و در نهایت هم از تیم جدا شد.
یارگیری با نظر مدیریت؛ شهباززاده!
شاید بتوان قاطعانه گفت استارت مشکلات استقلال از همان زمان زده شد. مشکلاتی در مسیر انتخاب سرمربی! روزهایی که باشگاه پرسپولیس بازیکنانی همچون بیرانوند، پورعلی گنجی، گولسیانی و لوکادیا را به خدمت میگرفت استقلال اصلاً سرمربی نداشت و کادر مدیریتی بر اساس سلیقه و پشت پرده هایی که خودشان میدانستند نفراتی همچون سجاد شهباززادۀ پا به سن گذاشته را جذب میکردند که در طول فصل یک گل نزد و یک پاس گل هم نداد. تأکید می شود که استقلال سرمربی هم نداشت.
آوار مشکلات مالی و بدهی ارزی
در نهایت و تقریباً با وقفهای طولانی مدت در حدود یک ماه، استقلال سرمربیاش را شناخت اما این هم پایان مشکلات استقلال نبود بلکه به ترتیب مسائلی همچون بدهکاری به باشگاه سانتاکلارا، بدهی به باشگاه شباب الاهلی، شکست در اولین مسابقه لیگ برتر پس از یک سال نباختن، مشکلات اخلاقی سرمربی هیجانی پرتغالی اش در کنار زمین، عقب افتادن تیم از کورس صدرنشینی، اخراج آجورلو و ورود فتح الله زاده و تغییرات مدیریتی هم از راه رسیدند.
حساب صفر استقلال
در ادامه شفاف سازی فتح الله زاده دربارۀ بیپولی باشگاه و بدهکاری ۷۰۰ میلیارد تومانی از یک سو، مشکلات مربوط به بدهی میلیون دلاری به استراماچونی، پادوانی و خطر حذف از آسیا از سوی دیگر، همه و همه باشگاه استقلال را تهدید میکردند تا هواداران این تیم نتوانند یک نفس راحت حتی برای یک ماه بکشند! باران مشکلات بر سر استقلال در فاصله خرداد ماه سال ۱۴۰۱ تا امروز حتی برای کوتاه مدت هم قطع نشده است.
زمستان بی خیر و برکت
این باشگاه حتی در نیم فصل زمستانی لیگ برتر بیست و دوم هم به خاطر بیپولی نتوانست بازیکن بگیرد. به یاد داریم شب عید سال ۱۴۰۲ بازیکنان استقلال اقرار کردند که به خاطر مشکلات مالی مجبور شدهاند اتومبیلهای زیر پایشان را بفروشند.
تلخترین اتفاق برای قهرمان
گرچه اینها همه اخباری بود که به نظر تلخ و تأثیرگذار میآمد اما هنوز تلخ ترین خبر به گوش هواداران نرسیده بود. بی پولی باشگاه استقلال، مخالفت اسپانسر برای پرداخت بدهی اش به این تیم موجب شد تا قهرمان فصل بیست و یکم طعم تلخ حذف از آسیا را هم بچشد. اما باز هم این پایان سریال بدبیاری های استقلال و طرفدارانش نبود.
دو باخت بد به پرسپولیس
شکست در دربی برگشت و فینال جام حذفی ظرف کمتر از ۴۰ روز، همزمان با جدایی ریکاردو ساپینتو که هواداران استقلال او را به شدت دوست داشتند نیز یکی پس از دیگری بر سر طرفداران استقلال آوار شد تا این تیم در باتلاقی فرو برود که حالا تنها بخش کوچکی از جثّۀ تنومندش از آن بیرون مانده است.
تیرباران با مسلسل
اینها همه اخبار تلخی بودند که همچون تیرباران با مسلسل بر پیکر باشگاه استقلال وارد میشدند و این مجموعه را یک لحظه آزاد و راحت نمیگذاشتند. حتی پیروزیهای موقتی در چند دیدار متوالی و زدن ۶ یا ۷ گل به هوادار و تراکتور هم نمیتوانست کمک کند تا استقلالیها از ته دل شادی کنند.
تماشای شکوه پرسپولیس با چشمان اشکبار!
به اتفاقات قبل اضافه کنید، تماشای قهرمانی های متوالی پرسپولیس در لیگ برتر و جام حذفی و سوپرجام را که از سوی دیگر استقلالیها را هر روز بیشتر غصهدار میکرد و آنها مجبور بودند با چشمانی پر از اشک شکوه سه قهرمانی رقیب سنتی را هم تماشاگر باشند.
ورود نکونام با چاشنی هانیکُرده و بحران
این مسائل کم کم باعث شد تا طرفداران استقلال امیدشان را از باشگاه بِبُرَّند و تنها دلخوشی آنها حضور جواد نکونام در رأس کادر فنی تیمشان بود. خواسته معمولی که البته با شوک حضور ساکت الهامی و محمد ربیعی در کنار جواد نکونام خون به دلشان شد تا بیاید. با این وجود سرانجام پس از رایزنیهای آنچنانی جواد نکونام سرمربی استقلال شد اما بلافاصله «هانی کُرده» وارد کمپ شد و حجت کریمی از سمت سرپرستی موقت باشگاه استقلال کنار رفت تا دوباره استقلال وارد بحران جدیدی از نوع مدیریت بشود.
خطیر آمد ولی دیر آمد
باشگاهِ بدون مدیر زمانی مدیر جدیدش را شناخت که متوجه شد هیچ یک از بازیکنان مورد نظر نکونام (منهای مهرداد محمدی و آرمین سهرابیان) را نتوانسته جذب کند و همین مسئله خشم جواد نکونام را به همراه داشت.
حملۀ قلبی هواداران
اتفاقات تلخ، غم انگیز و شوکهای آنچنانی در طول یک سال گذشته به قدری به این باشگاه و هوادارانش وارد شده که حالا میشنویم برخی طرفداران این تیم مقابل درب ورودی باشگاه دچار حمله قلبی میشوند! تجمعات هر روزه مقابل ساختمان باشگاه یا نزدیک محل تمرین و مسابقات دوستانه استقلال دلالت بر همین اوضاع قمر در عقرب دارد.
هوادار هم به استقلال رحم نکرد
واقعاً چنین تیمی میتواند در لیگ برتر بجنگد؟ میتواند با حریفانی تا بن دندان مسلح همچون پرسپولیس، سپاهان، تراکتور، گل گهر سیرجان و سایر حریفانش بجنگد؟ آیا میتواند در اولین گام مقابل تیم عبدالله ویسی (صنعت نفت آبادان) که انگیزه زیادی برای شکست استقلال دارد دوام بیاورد؟ استقلال که آخرین بار هوادار را با شش گل شکست داد حالا با ۴ گل به همان تیم در دیدار دوستانه می بازد. به نظر می رسد روزهای سخت و وحشتناکی در انتظار هواداران استقلال خواهد بود.
فرزندخواندههای آقای وزیر
وضعیت این روزهای دو فرزندخواندۀ وزارت ورزش هیچ شباهتی به هم ندارد. یکی در گرفتاری های خودساخته غرق شده دیگری (هر چند با مشکلاتی در جای خود) با تمدید و جذب بازیکنان موردنظر در قلۀ افتخار داخلی، به افق آسیایی و قهرمانی در قاره کهن می اندیشد. این در حالی است که گفته می شود یوسفی عضو هیئت رئیسه مجلس عنوان کرده شاید تا آخر هفته حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان را از سمت خود برکنار کنند. وزیری که تا امروز سه بار از مجلس کارت زرد هم دریافت کرده است.