به گزارش مشرق، لیگ برتر در این فصل آخرین دربی را هم به خود دید و مثل همیشه که وقایع اتفاق میافتند و به تاریخ ملحق میشوند این اتفاقات و حوادث آن است که باقی میماند و البته نتیجه روی اسکوربورد که این بار قرعه به نام پرسپولیس افتاد تا دربی ۸۹ به نام سرخها حک شود. دربی ۸۹ خالی از مطالب و حوادث نبود.
**هوادارانی که همیشه هستند و مایه مباهات
اولین نکته حضور پرشمار هواداران دو تیم است که در تعطیلات عید میتوانستند در این ایام سیل زدگی و سفر و مهمانی گزینه حضور در ورزشگاه را انتخاب نکنند اما عشق و علاق به سرخابیها باز هم نشان داد که وقت و تایم نمیشناسد. هوادارانی که مدتهاست نشان داده اند در کنار کری خوانیهای چه بسا سنگین دیگر آنها مایه نگرانی ایجاد حاشیه نیستند و کاش روزی برسد که باشگاههای پرطرفداری مثل پرسپولیس و استقلال راه تکریم از هواداران خود را بهتر بپیمایند و برسد روزی که هواداران مجبور نباشند بدون تسهیلات و بدون پذیرایی مناسب در ورزشگاه در انتظار بازی محبوبشان باشند.
بیشتر بخوانید:
صحبتهای اسماعیلی درمورد پنالتی از دست رفته
** جولان دلالانی که تمامی ندارند
مثل نفوذ دلالان در خیلی از عرصههای تولیدی و صادراتی و وارداتی در فوتبال هم دلالان تا میتوانند جولان میدهند. گاه روزی در نقل و انتقالات گاهی در جور کردن بازیهای دوستانه برای تیم ملی و برخی اوقات هم در فروش بلیت بازیهای حساس در لیگ برتر. فروش بلیتهای بازیهای پرسپولیس و استقلال به صورت الکترونیک به جای اینکه ایجاد نظم و عدالت را بیشتر کند دردسرهایش را بیشتر کرده است و گویی دستگاههای نظارتی و مسئولان فدراسیون فوتبال هم راهکاری برای حل شدن ایجاد بازرا سیاه در اطراف ورزشگاه ندارند. بی تعارف باید گفت شاید ارادهای برای حل کردن این ماجرا نیست که اگر بود چطور امکان دارد به راحتی دلالان بازار سیاه در روز روشن بلیت ۲۵ هزار تومانی را از ۱۵۰ هزار تومان به بالا بفروشند و یا برخی سایتهای فروش کالا تا مرز یک میلیون تومان هم تبلیغ فروش بلیت دربی را منتشر کنند؟!
** اعتراضهای زشت مقابل چشمان کولینا
فدراسیون فوتبال برای راه اندازی سیستم VAR و کم شدن اعتراضها به داوریها مسیر حضور کولینا داور اسبق فوتبال و البته سرشناس ایتالیایی را در تهران هموار کرد. بعید به نظر میرسد کولینا که بارها دربی میلان را قضاوت کرده و یا در مهمترین مسابقات اروپایی و جهانی سوت زده روی هم این هجم از اعتراض بازیکنان را داخل زمین یک جا دیده باشد و بازیکنان سرخابی در ادامه رفتار زشت ملی پوشان در جام ملتهای آسیا و بدون توجه به انتقاداتی که نسبت به این رفتارها میشود به کردار ناپسند خود ادامه دادند.نمونه بارز اعتراضها مربوط به صحنه پنالتی بود که کمتر کارشناسی اعلام کرد که این صحنه پنالتی نبوده است اما رفتار غیر حرفه ای داور بازی برای پرس و جوی قطعی بابت اینکه آیا تصمیم درستی گرفته یا خیر از یک سو و اعتراضهای بی جهت پرسپولیسیها و سپس دعوای بازیکنان دو تیم از سوی دیگر صحنههای نازیبایی را مقبال چشمان کولینا به وجود آورد و کاش این داور سابق فوتبال با آن هیبت استثنایی خود حاضر میشد در مورد این بازی اظهار نظری کند بلکه صحبتهای او راهگشایی برای رفتار آینده بازیکنان و مربیان باشد. ای کاش کولینا که نخواست در جمع در مورد این بازی اظهار نظری کند به صورت خصوصی حرفهایش را به تاج زده باشد و رئیس فدراسیون از همان صحبتها راهکاری برای غلبه بر این همه اعتراض نخ نما شده و رو مخی پیدا کند.
** بازی رندانه پرسپولیس مچ آبیها را خواباند
پرسپولیس هم مانند استقلال چندان در زمین تمرین مناسبی خود را برای دربی آماده نکرده بود. در نتیجه شرایط دو تیم از این لحاظ کاملاً شبیه هم بوده با این تفاوت که پرسپولیسیها تکلیفشان روشن بوده باید در ورزشگاه کاظمی تمرین کنند اما استقلالیها شاید به لطف مسئولانش که سفر به خارج و بی تفاوتی نسبت به شرایط تیم در آستانه دربی در اولویتشان بود نمیدانستند در کدام زمین خراب باید تمرین خود را ادامه دهند.
شاگردان برانکو در هفتهای که برای دربی خود را آماده میکردند با تفکر برانکو و حربه جالب او با کاورهای آبی سوژه ساز تمرینات خود را دنبال کردند. کاورهای آبی که برانکو دستور داده بود باید عدهای در تمرین بپوشند تا بازیکنان کاملاً با حس دربی یک هفته تمرین کنند. تا همین جا کافی است تا بگوییم که پرسپولیس قبل از انجام دربی برنده این مسابقه بزرگ بوده است. جایی که برانکو به دنبال ایجاد حس رقابت و برتری طلبی در بین شاگردانش بوده اما در نقطه مقابل شفر باید با نداریهای استقلال می جنگیده و البته این هنر مربیان است که در چنین شرایطی چطور فرمان تیم خود را جلو ببرند.
بازی پرسپولیس مقابل استقلال رندانه و کاملاً هوشمندانه بود. گروه آنالیز برانکو به نحو احسن تیم شفر را تحلیل کرده بودند و درحالی که پرسپولیس به هیچ عنوان بازی چشم نواز و هجومی مقابل آبی پوشان نداشت و حتی در نیمه دوم با عقب نشینی ملو و خراب کردن بازی استقلال روند مسابقه را کند و خسته کننده کرد با این حال به هدف اصلی خود رسید. هدف کسب ۳ امتیاز و کَندن از رقبا و رفتن به سوی قهرمانی و مهمتر راضی کردن هوادارانش بود. پرسپولیس در ابتدای بازی، سعی داشت با بازی مستقیم بودیمیر یا علیپور را در ۱۸ قدم استقلال صاحب توپ کند. بازیسازی این تیم از زمین خودش آغاز میشد و بدون توجه به مرکز زمین از کنارهها با ارسالهای بلند مهاجمانش را تغذیه میکرد. این کار امتیاز ویژه برای استقلال بود. چرا که میانه زمین تراکم و فشار کمی داشت و آبیها میتوانستند از این فضا استفاده کنند. همین باعث شد تا استقلال حدود بیش از ۱۵ دقیقه بر بازی تسلط داشته باشند و از پرسپولیس در زمین حریف خبری نبود.
اما پس از گذشت حدود ۲۰ دقیقه، پرسپولیس روش خودش را عوض کرد و با نزدیک کردن هافبکها به مهاجمان دو امتیاز ویژه به دست آورد.اول اینکه کنترل میانه زمین را در اختیار گرفت و ارتباط مدافعان و مهاجمان استقلال را قطع کرد.
پرسپولیس با همین فشار توانست ابتدا یک ضربه ایستگاهی در کناره ۱۸ قدم حریف به دست بیاورد و پس از آن صاحب ضربه کرنر شد و به گل رسید.
تعییر روش پرسپولیس نه برای گلزنی بلکه برای تحت فشار قرار دادن استقلال در زمینخودش انجام شد و به خوبی هم نتیجه داد. مردان برانکو برای گلزنی به روشهای دیگری مانند استفاده از ضربات ایستگاهی فکر میکردند و با توجه به اینکه بازیکنان این تیم متخصص شلوغیهای محوطه جریمه حریف هستند، نظم دفاعی استقلال به هم ریخت و این تیم دچار مشکل شد و به بازی بی برنامه و احساسی روی آورد.
در واقع برانکو که میدانست شفر و شاگردانش از قافله بدجور عقب افتاده اند و پس از دست رفتن پنالتی روحیه خود را باخته اند نیمه دوم با بازی هوشمندانه کل ارکان هجومی استقلال را از کار انداخت تا شفر حسابی کیش و مات شود.
بازی پرسپولیس نشان داد چرا برانکو منشا را نخواست اما هرگز هم به سوالات هواداران پاسخ داده نشد که دلیل خرید بودیمیر چیست؟ او در دوماهی که از حضورش در جمع سرخپوشان میگذرد عملکرد خوبی نداشته و با زدن ۲ گل نشان داده تا فرصت طلبی راه زیادی دارد. در عوضِ او مهدی ترابی از مهمترین خریدهای پرسپولیس به شمار میرود و در روزی هم که کسی فکرش را نمیکرد سروش رفیعی یکی از تاثیرگذارترین بازیهای خود را نشان داد.
پرسپولیس با این برد ویژه روحیه مضاعفی هم گرفت و اکنون باید خود را برای حفظ جایگاه به دست امده اماده کند. کاری که راحت نیست. فشردگی بازیها از یک سو و حضور این تیم در لیگ قهرمانان آسیا و نتایج نه چندان جالبی که این تیم در آسیا گرفته همه و همه سبب میشود تا مردان سرخ پوش خیلی به این برد ننازند و باید سریعتر خود را به حالت عادی بازگردانند. درست است که پرسپولیس این ۳ امتیاز را کسب کرد اما فراموش نکنیم که همه مربیان حریف مثل شفر قفل نمیکنند و قرار نیست مقابل سرخپوشان دست پاچه و با کوله باری از مشکلات باشند. ضمن اینکه بازی مالکانه در دربی ۸۹ متعلق به استقلال بود و پرسپولیس با یک بازی اقتصادی و با برد در جنگ روانی موفق شد حریفش را خاک کند. شاید اگر شفر هم زرنگیهای برانکو را در این بازی داشت و یا حداقل یاد میگرفت که در فوتبال ایران گاهی باید رند بود این طور کمرش شکسته نمیشد.
** اژدهای استقلال بیدار شد
چه کسی فکر میکرد دربی ۸۹ اژدهای خفته استقلال را بیدار کند؟ اردوگاه آبی مدتهاست که آبستن اتفاقات است اما شکست در مهمترین بازی سال این شکاف سرپوشیده را باز کرد. استقلال بیش از اینکه به پرسپولیس و زرنگی برانکو باخته باشد به خودش باخته است. تیمی که در دیدارهای اخیر لیگ بهتر از پرسپولیس در مستطیل سبز نمایش داشته و مهرههایش چفت تر از رقیب بودند به داخل خودش از مدیریتی تا فنی باخت. چطور ممکن است تیمی در آستانه دربی زمین تمرین مناسب نداشته باشد؟ منهای شرایط جوی و نبودن زمین تمرین خوب و ایده آل در فوتبال ایران اینکه باشگاهی مثل استقلال زمین تمرین ثابتی ندارد بزرگترین ضعف در این باشگاه به شمار میرود. در چنین شرایطی مدیران استقلال کجا بوده اند و چه کرده اند باید خودشان پاسخگوی هواداران باشند اما بازی داخل چمن داستان دیگری است. استقلال دربی را خوب شروع کرد این یعنی استقلال با تمرین در همان زمینهای گل آلود هم می توانسته تیم برتر دربی باشد اما آنچه باعث فروپاشی آبیها شد همان اژدهای خفته بود.
چطور امکان دارد در تیمی که جلسات فنی متعدد برگزار میشود و سرمربی تیم پنالتی زن اول تیم را مشخص میکند بازیکنی در حد و اندازه فرشید اسماعیلی به خودش اجازه میدهد توپ را برای ضربه پنالتی بردارد؟ چطور میشود منشا با آن بازی ضعیفی که از خود نشان داد سرکشی کند و بخواهد توپ را از اسماعیلی بگیرد و خودش زننده پنالتی باشد تا لابد بعد از گلزنی چنان خوشحالی کند که پرسپولیسیها را بسوزاند؟ منفعتهای شخصی دو بازیکن داخل زمین چنان کرد که پای مهدی رحمتی هم به این ماجرا باز شد و او که شاید خودش هم نمیدانست بعد از سوت داور قرار است سیبل همه بدبختیهای استقلال باشد مجبور به واسطه گری شد و همین وساطت او شائبههای زیادی را ایجاد کرد به طوری که خیلیها برداشت کردند که رحمتی اجازه نداده تا پاتوسی و یا منشا ضربه پنالتی را بزنند.
این وسط نقش شفر چه بوده است؟ چطور ممکن است حرف سرمربی یک تیم این طور روی زمین بماند و درحالی که پنالتی زن تیمش را مشخص کرده اسماعیلی با خودخواهی پشت توپ بایستد؟ حالا او میتواند جوابگوی زحمات همبازیانش و ناراحتی سرمربی تیمش و هجمههایی که به این باشگاه وارد میشود باشد؟ از دو دستگی ایجاد شده در بین استقلالیها چه نتیجهای باید گرفت؟ آیا به شکل ورود بشار رسن و سیامک نعمتی به داخل زمین دقت کردید؟ شاید کمتر کسی فکر میکرد رسن عراقی در ترکیب سرخپوشان نباشد اما برانکو یک بار دیگر ثابت کرد در مدیریت ستارههای تیمش تبحر دارد و این دو بازیکن بدون هیچ حاشیهای وارد زمین شدند آیا در استقلال چنین انسجامی دیده میشود؟ در تیمی که بازیکن به خودش اجازه میدهد بدون توجه به خواسته سرمربی به هوای نفس خود گوش دهد چطور میتوان انسجام را دید؟ شفر باید به صورت جدی در تفکراتش و در نحوه برخورد با شاگردانش در خودش دگردیسی اساسی به وجود آورد. اینجا فوتبال ایران است و تعارف و مماشات با بازیکنان راهی جز رسیدن به دیوار نیست که نیست. شفر با همین مهربانیهای بی ربطش باعث نابودی تیمش در مهمترین بازی سالش شد.
استقلال شرایط سختی در پیش دارد و اگر میخواهد از فرصت اندکش برای رسیدن به قهرمانی استفاده کند همین امروز باید از منجلاب حاشیه خود را بیرون بکشد و این مدیریت و درایت مسئولانی را میطلبد که قبل از هر چیزی اختلافات پیدا و پنهان خود را با سرمربی اش برطرف کند و سپس به سایر مسائل بپردازد.