در دوران وزارت مسعود سلطانی فر، تبعیض رنگی در فدراسیون فوتبال به حدی رسید که مسئولان حتی از اهدای کفش طلا آقای گل استقلالی لیگ هم امتناع کردند.
به گزارش استقلال نیوز، عدم اهدای کفش طلا توسط سازمان لیگ به شیخ دیاباته آقای گل فصل ۱۳۹۸/۹۹ لیگ برتر هنوز علامت سوالی بزرگ برای هواداران استقلال است و همواره مورد انتقاد آنها قرار گرفته است.
در این بین هوادار خوش ذوقی همچون خانم مینا بیگی با اثر هنرمندانه خود وظیفه انجام نشده سازمان لیگ را انجام داد و از آقای گل استقلالی لیگ تجلیل به عمل آورد.
در ادامه گفت و گو مفصل ما با این بانوی هنرمند استقلالی را بخوانید:
* با سلام و عرض ادب خدمت شما خانم مینا بیگی عزیز و گرامی از اینکه وقت خودتان را در اختیار گروه رسانهای خبرگزاری استقلال نیوز قرار دادید ممنونم و همان طور که می دانیم، شما یک کار فرهنگی ارزشمند در جهت تقدیر از یک بازیکن خارجی ماندگار در دهه اخیر و در اذهان هواداران انجام دادید، اول این سوال را مطرح میکنم که به چه صورت این ایده در ذهن شما شکل گرفت و در ادامه هدف اصلی خودتان را از انجام این کار به عنوان پرسش اول بیان کنید..
سلام عرض می کنم خدمت شما، سپاسگزارم از اینکه این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید که بتوانم در خصوص این حرکت نمادین توضیحاتی را نسبت به علاقهمندان به تیم محبوب استقلال و همچنین به سایر علاقهمندان به فوتبال ارائه بدهم. در واقع می توانم بگویم این یک حرکت نمادین بود و چیزی نبود که من بخواهم ادعا کنم از جانب من بوده.
خیر، من یک نماینده از میان هواداران بودم که در زمینه رشته نقاشی هم تحصیلاتش را دارم و هم در واقع حرفه بنده این است و احساس وظیفه کردم که این توانایی را دارم، حالا کم یا زیاد و احساس وظیفه کردم که باید حتما کاری بکنم.
همانطور که اطلاع دارید، حق بزرگی ضایع شده بود، نه فقط از این بازیکن و نه فقط از یک تیم فوتبال بلکه از یک جامعه میلیونی و یک دهن کجی انجام شده بود، چون همان طور که می دانیم در این چند سال، این مسئولین نسبت به مسائل نگاه رنگی دارند و تمام حمایتشان و تلاش آن ها در جهت موفقیت یک تیم خاص است، بنابراین تصمیم گرفتم که یک نقاشی بکشم که کفش طلای دیاباته در دستانش قرار دارد، ولی خوشحال نیست، چهره ای پرشده از خشم و پر از فریاد به خاطر این بی عدالتی که صورت گرفته، به خاطر این تبعیضی که اتفاق افتاده که همه ما می دانیم که ندادن کفش طلا یک بهانه بود.
یک بهانه بود تا به خاطر شیوع ویروس کرونا ما نمی توانیم مراسمی را ترتیب دهیم و تجلیل کنیم، در صورتی که می توانستند در این یکسال برنامهریزی انجام بدهند، البته ما داریم می بینیم که هر روز و هر روز مراسم های زیادی در حال برگزاری است، هم در زمینه ورزشی و هم در زمینه های دیگر..آیا فقط همین مراسم بود که میخواست به ویروس کرونا کمک کند؟ این بهانه نه تنها برای ما استقلالیها بلکه برای هیچ کسی نمی تواند عقلانی و قابل قبول باشد. من به عنوان یک هوادار و به عنوان کسی که دست به قلم نقاشی دارد احساس وظیفه کردم و تصمیم گرفتم که با یک نقاشی هم از دیابته تقدیر کنم و هم به جای آن کفش طلا، یک نقاشی را به ایشان بدهم که بتواند تا سال های سال و حتی نسلهای بعد از آقای دیابته از آن به عنوان افتخاری برای خودشان نگهداری کنند.
مسئولان بدانید که وظیفه شما را هر دفعه نباید شخص دیگری انجام بدهد ولی باز اشکال ندارد، این بار هم وظیفه ای که به گردن شماست را یک نفر از این مردم انجام داد و در خصوص نقاشی هم بخواهم توضیح بدم، باید گفت که در نقاشی حاضر میبینیم دیاباته با پیراهن استقلال کفش طلا در دستش هست ولی خوشحال نیست و دارد به خاطر این بی عدالتی که دیده فریادی از سر خشم و ناراحتی می کشد...
* در مورد سال بعدی دوست دارم که در مورد خود کار صحبت بکنیم، این کار به هر حال در چه سبکی کار شده و در چه مدت طول کشیده تا به قسمت پایانی خودش برسد و در نهایت آماده تحویل شود.
تکنیک این کار رنگ روغن روی مقوا هست و از مقوای فابریانو استفاده شده، اندازه کار ۵۰ در ۷۰ سانتی متر و در سبک نقاشی رئالیسم یا واقع گرایانه است. در بعضی از قسمتها در رنگ ها اغراق شده در واقع در رنگ آبی پیراهن به دلیل آن عشق و علاقه ای که خودم نسبت به رنگ آبی و پیراهن استقلال دارم و در رنگ طلایی کفش هم نسبت به مدلی که در اختیار داشتم یک مقدار اغراق شده به دلیل اینکه میخواستم آن رنگ طلایی بیشتر به چشم بیاد و وقتی که مخاطب نقاشی را نگاه می کند، رنگ طلایی چشم هایش را بیشتر بگیرد. در واقع برای اینکه هارمونی یک اثر حفظ شود باید حتماً گردش رنگ را داشته باشیم. نباید در یک گوشه رنگ را به صورت جدا ببینیم ولی هدف من از این کار نشان دادن رنگ طلایی به عمد بود فقط و فقط برای هدایت تمرکز بیننده به روی کفش تا وقتی مخاطب دارد کار را نگاه میکند، چشمش روی کفش طلایی خیره بماند.
در خصوص مدت اجرای کار باید بگویم که یک مقدار فوریت وجود داشت، به دلیل اینکه من می خواستم تا قبل از دربی اثر را به دست دیاباته برسانم که البته موفق نشدم ولی خوب، توانستم عکسش را از طریق دوستان به ایشان نشان بدهم و آقای دیاباته قبل از دربی در جریان این نقاشی قرار گفت که به نوعی هم ایجاد نشاط بیشتری قبل از این مسابقه در ایشان ایجاد گردد.
حقیقتش ۳ تا ۴ روز برای طراحی ایده وقت گذاشتم و از مدلی از لیونل مسی استفاده کرده بودم، برای نحوه قرار گرفتن فیگور از مسی الهام گرفتم، سایر قسمت های نقاشی از جمله پیراهن، گردن، سر و حالت چهره دیاباته رو از روی عکس های مختلفی که از ایشان در اختیار داشتم، سعی کردم که ترکیب کنم و به یک طرح ایده آل برسم، طراحی سه تا چهار روز زمان برد، انتقالش روی بوم یک روز و رنگ آمیزی کار هم یک روز و نصفی زمان برد. به طور کلی میتوانم بگویم که کمتر از یک هفته این کار انجام شد و دلیل اینکه این کار روی مقوا اجرا شد این بوده که بتوانند این اثر را بدون هبپیچ مشکلی با خودشان به کشورش ببرند، الان در حال حاضر این نقاشی قابل لوله شدن هست و ایشان میتواند راحت این کار را انجام داده و دور آن با پارچه یا کاغذ یا یک پلاستیک برای محافظت از کار بپیچد و در چمدان گذاشته یا در دست بگیرد، اثر خیلی سبک است ولی اگر روی بوم این کار اجرا میشد یا مثلاً همین مقوا اگر قابی برای آن تهیه شده بود، برایشان قابل حمل نبود، چون بنده قبلاً تجربه مشابه را داشتم و برای همین سعی کردم که یک کاری را انجام بدهم که برای ایشان قابل حمل اثر و خروج آن از کشور آسان گردد.
* بسیار خوب، پرسش بعدی را به این صورت مطرح میکنم که شما طرح رو تهیه کردید و الان می خواهم از اولین دیدار حضوری خودتان با دیاباته، بعد از آن صحبت کنید. خصوصا اولین بازخوردی که آقای دیاباته بعد از دیدن این طرح داشتند را بیان کنید.
ایشان عکس این نقاشی را به لطف دوستان دیده بودند. در میان ازدحام جمعیت پیش از تمرین تیم فوتبال استقلال بود که هوادار را راه نمیدادند و اجازه نمیدادند به زمین تمرین نزدیک بشویم و با هزار مصیبت و با هزار تماس و تلاش دوستان، سرانجام موفق شدم که به نزدیک زمین تمرین بروم و آقای مانی غفار شخصا میان جمعیت دنبال من گشتند و من را به نزدیک زمین چمن برده و بعد بازیکنان آماده رفتن به زمین بودند که آقای دیاباته آمد، لحظهای متوجه من شده بود، ولی همین که من را دید، آقای مانی غفار زودتر نقاشی را به دستشان رساند و مثل اینکه شما یک دوست آشنایی رو در یک جمعیت بزرگی می بینید، خطاب به من به گرمی سلام گفت و به زبان فارسی احوال پرسی کردند و ادامه داد که خیلی ممنون و (این اثر) خیلی زیباست و بعد هم ما چند تا عکس با این نقاشی گرفتیم که در برخی رسانه ها منتشر گردید و قرار این شد تا بعد از تمرین نقاشی را به ایشان تحویل بدهم و ایشان نیز به تمرین رفتند. وقتی زمان تمرین گذشت، جمعیت برای گرفتن عکس به سمت وی رفتند و ایشان سوار وسیله در نظر گرفته برایشان شدند، سپس متوجه من شده و من را با اشاره صدا کردند و به همراه دوستم که به زبان فرانسه مسلط هستند به سمتشان رفتم و نقاشی را تحویل دادم، بعدا ایشان به فرانسه گفتند که بابت این نقاشی بی نظیر خیلی ازشما ممنونم، واقعا من را غافلگیر کرد و انتظارش را نداشتم و بسیار خوشحالم و نمیتوانم باور کنم که من صاحب یک نقاشی بی نظیر شدم و این نقاشی را تا ابد در اتاق نشیمن خودم به دیوار نگه می دارم و برای شما آرزوی بهترین ها را دارم و خوشبختانه بسیار خوشحال شده بودند و خیلی تشکر کردند.
* پرسش پایانی را به این صورت مطرح میکنم، پیامی که شما در پایان کار و بعد از اینکه نتیجه برخورد دیاباته و هواداران را با اثرتان ملاحظه کردید از دیدگاه شما چه بود؟ و چه توصیه ای به سایر هواداران دارید که در زمینه های مختلف ایده هایی دارند و در پایان هم ممنون می شوم پیام خودتان را به باشگاه که در این قضیه قطعا بی مسئولیتی نشان داد و همینطور به سازمان لیگ که به وظایف و تعهدات خود عمل نکرد را بفرمایید، البته باید گفت که شما پیامتان را با کشیدن این نقاشی ارسال کرده و اگر بینا و شنوا باشند حتماً متوجه شده اند.
البته هواداران استقلال در این چند سال، پیام هایشان را به شکلهای مختلف اعلام کردند و هیچ وقت تیم را تنها نگذاشتند. در خصوص باشگاه هم باید بگویم، متاسفانه طی این چند سال در هیچ زمینهای، هیچ پروندهای و در هیچ موضوعی، ما هیچ تلاش مثبتی از این افرادی که در باشگاه مان وظیفه قبول کردند، ندیدیم. به قول این ضرب المثل معروف که ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان... واقعاً می خواهم بگویم که متاسفم، متاسفم که در هیچ زمینهای از حقوق باشگاه دفاع نمی کنید و شما می توانستید حداقل در مورد دیاباته، نامهای به سازمان لیگ نوشته و درخواست کنید که جایزه آقای گل را برایش بفرستند و سازمان لیگ هم حداقل می توانست که این جایزه را به باشگاه بفرستد تا به دست بازیکن برسد و از او تقدیر کنند، بهانه جویی معنایی نداشت و الان هم به سازمان لیگ می خواهم بگویم که حداقل یک بار هم که شده نگاه رنگی رو کنار بگذارید، قبل از اینکه دیاباته این کشور و این مملکت را شاید برای همیشه ترک کند، حقش را بدهید و برای این مملکت، برای این آب و خاک و برای نام ایران آبروداری کنید. خودتان را به این جامعه میلیونی مدیون نکنید، صدای اعتراض هواداران هیچ وقت شنیده نشد حداقل در این مورد خاص بشنوید و حق این بازیکن را بدهید و البته با این حرکت نمادین آن چیزی که با این پیام همراه داشت به بازیکن ما رسانده شد و دیاباته این پیام را از هواداران دریافت کرده و واکنش نسبت به این حرکت را انجام داد و خیلی خوشحال شد و ما خرسندیم که بازیکنان ما خوشحال شد. بدانید که به هر حال ما همیشه جور مسئولین را در زمینه های مختلف کشیدیم، اما یک بار هم که شده سعی کنید در تکمیل این پیام به وظایف خودتان حداقل با تاخیر عمل کنید و اما به باشگاه که برای گرفتن حقوق بازیکنان خودشان تلاشی نکردهاند، حداقل یادآوری می کنم که اگر هوادار یک کاری کرده برای اینکه به این مسئولین یادآوری کند که هواداران، بازیکن خودشان را فراموش نکردند، حداقل کاش این حرکت را کانال رسمی باشگاه پوشش میداد، ای کاش مقابل این حرکت سکوت نمی کردید. این سکوت شما اصلاً شایسته نبود برخی خبرگزاریها این حرکت را کار کردند و خیلی از کانال ها و رسانهها به این موضوع پرداختند، اما رسانه رسمی خود باشگاه سکوت کرد و این گلایه را هم خواستم از خود باشگاه داشته باشه و البته از آقای مانی(علی) غفار سپاسگزارم و از رسانه شما نیز ممنونم.
? تهیه و تنظیم: مهدی پریزاد