به گزارش مشرق، امیررضا واعظ آشتیانی در مورد نحوه انتخاب اعضای هیأت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس که همواره باعث تعجب اهالی فوتبال میشود و معمولا این افراد در هیأت مدیره هم کارایی لازم را ندارند، اظهار داشت: وقتی انتخاب اعضای هیأت مدیره به صورت قبیلهای، باندی و گروهی میشود و ملاکهای سیاسی مبنای تصمیمگیری و انتخاب اعضای هیأت مدیره دو باشگاه است با قحط الرجال مواجه میشویم و دایره انتخاب افراد محدود میشود و به این ترتیب شایستهها کنار میمانند.
وی افزود: من باور دارم که برای انتخاب هیأت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باید افرادی آگاه، مدیر و مدبر با سابقه اجرایی موفق انتخاب شوند تا بتوانند به باشگاه کمک کنند، اما وقتی ملاک تصمیمگیریها جریاناتی میشود که گفتم دیگر جایی برای افراد شایسته نمیماند، چه از داخل فوتبال و چه از خارج از فوتبال و مجموعه ورزش.
واعظ آشتیانی تصریح کرد: در ورزش و فوتبال هر دهه یا هر نیم دهه نیاز به تغییراتی اصلی مدیریتی است تا افراید توانمند، شجاع، آگاه و خوشفکر در مجموعه حضور پیدا کنند. باید در بخش ورزش نگاه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... وجود داشته باشد. افراد حاضر در هر مجموعه مثلا وزارت ورزش خودشان چند درصد فنی هستند؟ افراد دیگر معمولا از جایی دیگر که پشتیبان هستند میآیند.
بیشتر بخوانید:
سلطانیفر: نتایج استقلال و پرسپولیس در تاریخ منحصر به فرد است
مدیرعامل اسبق استقلال تأکید کرد: برخی تصور میکنند برای انتخاب آدم اقتصادی در هیأت مدیره دو باشگاه باید آدم پولدار جذب کرد. در حالی که آدم اقتصادی فردی است که سهم بیزینس و تجارت و راهکارهای درآمدزایی را بلد باشد و بداند، اما ما بر اساس همین تفکر از دندانپزشک تا هتلدار و کارخانهدار را به هیأت مدیره میآوریم. افرادی که شاید کمترین آگاهی را نسبت به مسائل اقتصادی و مسایل سیاسی و روز دارند و در مواقع لازم هم نمیتوانند به باشگاه کمک کنند.
وی با اشاره به شرایط ویژه پیشکسوتان دو باشگاه گفت: خود پیشکسوتان دو باشگاه نیز متحد نیستند و هر کسی که به عنوان مدیرعامل انتخاب میشود اما و اگر در آن میآورند و صحبتهایی را مطرح میکنند.
واعظ آشتیانی با اشاره به این که برخی معتقدند هیأت مدیره باشگاهها باید یکدست باشد عنوان کرد: این هم یکی دیگر از اشتباهات است. ما از هیأت مدیره یکدست چه سود و نفعی در این دو باشگاه بردیم؟! هیأت مدیره محل تضارب افکار است و اعضا باید دچار چالش شوند و جمعبندی و نتیجهگیری بحثها به نفع باشگاه باشد. از هیأت مدیره یکدست چیزی درنمیآید و گاهی هم هیأت مدیره متجانس انتخاب میکنیم که افراد با هم زاویه دارند و زیرآب همدیگر را میزنند در حالی که در هیأت مدیرهها باید بحثهای کارآمدی و تخصصی در باشگاهها انجام شود و راهکارهای فرهنگی و اقتصادی ارائه شود و حتی در موارد سیاسی هم بتوانیم به درستی بهرهبرداری کنیم.
مدیرعامل اسبق استقلال با اشاره به این که از ابتدای دهه 90 ما شاهد انتخاب هیأت مدیرههای ناکارآمد در دو باشگاه بودهایم، گفت: وقتی اعضای هیأت مدیره ناکارآمد هستند نمیتوان انتظار داشتن مدیرعامل موفقی را داشت. این دو به موازات یکدیگر حرکت میکنند. هیأت مدیره باید هدفگذاری بکند اما متأسفانه هیأت مدیره دو باشگاه هدفگذاری نیز بلد نیستند. مثلاً میگویند میخواهیم قهرمان آسیا شویم؛ خب، این هدف است و برای آن باید برنامه و سازوکار مشخص تعیین کرد. شاید برخی بخواهند قهرمان جهان شوند، یک بار هم این مسأله را گفتم؛ ژاپنیها بعد از عملکرد ناموفق در 2010 هدفگذاری کردند که در 2040 قهرمان جهان شوند. فارغ از این که چه کسی در آن زمان زنده است یا مرده و چه افرادی حضور دارند یا نخواهند داشت، هدف انتخاب کردند و برایش سازوکار و برنامهریزی دیدند تا به هدفشان برسند.
وی با اشاره به بحث ثبات مدیریت در باشگاهها گفت: این نیز یک بحث غلط است. زیرا ثبات مدیریت معنایش انتخاب مدیر ضعیف و ادامه کار با آن مدیر نیست، در تمام کشورهای صاحب سبک و سیاق مدیریتی، مدیریت درست انتخاب میشود و پس از انتخاب درست ثبات مدیریت را شاهدیم. هیچ جا نمیتوان با مدیر ضعیف و ثبات مدیریت به موفقیت رسید. ثبات مدیریت یعنی انتخاب درست. برخی افراد چند سال مدیرعامل باشگاه بودهاند و با توجه به این که عملکرد مثبتی نداشتند، ناکارآمدی خود را به گردن ثبات مدیریت انداختند. در حالی که ثبات مدیریت در شرایطی درست است که مدیران درست و بر اساس اصول منطقی انتخاب شوند.