به گزارش مشرق، کاظم اولیایی در مورد حضور شرکتها و کارخانههای صنعتی در فوتبال ایران و مشکلاتی که به واسطه این حضور برای فوتبال ایجاد میشود، اظهار داشت: چون برای کلان فوتبال حرفهای برنامهای نداریم مسیر را کاملاً غلط ریلگذاری کردیم. عمدهترین مشکلات تیمهای صنعتی تأمین اعتباراتشان است. ضمن اینکه الان در دنیا تخصص حرف اول را برای اداره بنگاههای صنعتی میزند.
اولیایی ادامه داد: بنگاه صنعتی که به قول رحمانی وزیر قبلی 40 هزار میلیارد تومان بدهی بانکی دارد نباید هزینه بالاسری داشته باشد که آن را روی قیمت محصولاتش بیاورد. این قیمت از جیب ملتی در میآید که بعضی از آنها در دهکهای پایین، خودروی سطح پایین میخرند تا با آن کار و کسب روزی کنند. قیمت واقعی خودرو پایینتر است، چرا باید قیمت بالاتری بپردازیم؟ چون هزینه بالاسری وجود دارد. بخشی از هزینههای بالاسری هزینه ورزش به خصوص فوتبال است. چه عقل سلیمی میگوید که اسمش را فوتبال حرفهای بگذاریم؟
وی تصریح کرد: آیا باید پولش را از مشتری خودرو یا آهن و فولاد بگیریم؟ فوتبال حرفهای جایگاهش در صنعت نیست. در همه جای دنیا صنعت است که نیاز به تبلیغ دارد. به صورت اسپانسر فضای تبلیغاتی خودش را پیدا میکند و به فوتبال حرفهای هزینه میدهد که تبلیغ کند تا کالای بیشتری بفروشد. اما ما که برای خرید خودرو یا آهن باید ثبتنام و پیشخرید کنیم نیازی به بازار و تبلیغات نداریم.
کارشناس فوتبال ایران در مورد صنعتی شدن تیمهای فوتبال گفت: باشگاهداری ما با شرایط تخصصی فرق میکند. هیچ وقت هیچ بنگاه اقتصادی و صنعتی که در کار خودش معطل مانده و چه از نظر کیفیت و چه از نظر قیمت قدرت رقابت در جامعه ندارد این کار را نمیکند. ضمن اینکه نمایندههای مجلس و مسئولان کشور هم از کیفیت کالا و بحث مالی آن راضی نیستند. در این صورت نباید یک بار اضافه به اسم فوتبال حرفهای، روی دوشش بگذاریم.
مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال با اشاره به تفاوت شرایط تیمهای دولتی و صنعتی عنوان کرد: دولتیها ممکن است براساس مصوبات مجلس ممنوعیت قانونی داشته باشند اما صنعتیها محدودیت قانونی هم ندارند و با استفاده از ضوابط خودشان وجوه در اختیار را هزینه میکنند. هر سال هم به ضررهای آنها افزوده میشود و انباشته زیان دارند.
اولیایی اضافه کرد: مسابقات باشگاههای فوتبال ایران حرفهای است. ما در مسابقات حرفهای آسیا نماینده داریم و شرکت میکنیم. وقتی تعریف فوتبال ما حرفهای است، حرفه بنگاهها نیز باید مشخص باشد. وقتی بنگاهی صنعتی، خودروسازی یا تولیدی مس، آهن، آلومینیوم و ... است و وارد فوتبال حرفهای میشوند، جدول مندلیف درست میشود. الان جدول لیگ برتر ما را ببینید، مس داریم، آلومینیوم داریم، فولاد و ذوب داریم و... جدول مندلیف درست شده است! این مسیر، مسیر خوبی نیست.
بیشتر بخوانید:
ورود مجلس به عملکرد باشگاههای صنعتی
وی در مورد تفاوت مسیر درآمدزایی خاطرنشان کرد: مسیر غلط است و با اصول و قوانین بالادستی ما چه در حوزه قانون اساسی و بحث خصوصیسازی، چه در فیفا همخوانی ندارد. فیفا از سال 2011 در اتحادیه فوتبال اروپا به اجبار فیرپلی مالی را پیاده کرد. آنجا حق ندارند از درآمد غیر فوتبال برای فوتبال هزینه کنند. به آنها راهکار یاد داده تا از فوتبال حرفهای پول در بیاورند و گفته از این راه هر چقدر میخواهید خرج کنید اما پولشویی نکنید یا بنگاههای دیگر را مجبور نکنید که وارد فوتبال شوند.
اولیایی ادامه داد: در فیفا بهترینهای دنیا برای فوتبال برنامهریزی میکنند. در واقع نخبگان جهانی فوتبال هستند. تشخیص آنها این است که پیشرفت فوتبال به شرطی خواهد بود که از خودش پول دربیاورد نه اینکه پول صنعت یا پول دولت را بیاورید و خیریه درست کنید. اگر به دنبال توسعه فوتبال هستیم باشگاههای بزرگ دنیا به عنوان آیینه پیش روی ما هستند. باید ببینیم از چه منابعی نیازهای مالی خودشان را تأمین میکنند و ما هم در آن مسیر برویم. اما درست در مسیر برعکس حرکت میکنیم. اسمش حرفهای است اما از آماتور آن را بدتر اداره میکنیم.
کارشناس فوتبال ایران در مورد نحوه نظارت وزارت صمت و همچنین مجلس شورای اسلامی روی تیمهای صنعتی عنوان کرد: وزارت صمت زورش نمیرسد. اما این روزها دنیا را قانون اداره میکند و بهترین کشورهای دنیا کشورهایی هستند که تأسی از قانون دارند. ما چون قانون فوتبال حرفهای نداریم از هر مسیری برای تأمین و ریخت و پاش پول استفاده میکنیم. بخشی از آن دلالی، بخشی خودنمایی، شهرت کاذب و ... است که در واقع از جیب ملت سواستفاده میکنیم.
وی افزود: فوتبال حرفهای نیاز به قانون محکم و درست دارد که ما نداریم و در اینجا مجلس باید در رأس پاسخگوها باشد اما خودش هم گاهی به به بیراهه می رود. دیدم که رئیس فراکسیون ورزش که بزرگترین فراکسیون مجلس است در مورد اینکه چرا فلان برنامه تلویزیونی تعطیل شده اعتراض میکند. در جاهایی ورود میکنند که اصلاً وظیفهشان نیست و در جاهایی ورود نمیکنند که صددرصد وظیفه دارند.
اولیایی در مورد توجه مجلس به باشگاهداری، تصریح کرد: 10 سال پیش نمایندگان مجلس ضرورت طرحی را به عنوان طرح جامع باشگاهداری احساس کردند. در نوبت اول به صحن رفت و بعد برای اصلاح آن را به مرکز پژوهشها دارند. 10 سال است که این طرح آب و خاک و باد میخورد. مجلس برای قانون نظام باشگاهداری که خود نمایندهها به صورت طرح دادند، دولت را مؤظف نمیکند که آن را به صورت لایحه بیاورد و رأی بدهد. یعنی ما ضرر را تشخیص دادیم اما به آن اهمیت ندادیم. اینجا است که مجلس باید پاسخگو باشد.
وی اضافه کرد: ما قانون نظام باشگاهداری نداریم. تا زمانی هم که این قانون را نداشته باشیم فوتبال میتواند حیاط خلوت شرکتهای بزرگ در شهرت، معروفیت، ریخت و پاش مالی باشد و نباید توقع داشته باشیم خود به خود آن را کنار بگذارند. ضمن اینکه عدهای مدعیان و کارشناسان ناکارشناس هستند که تلاش میکنند پول دولت و بنگاههای اقتصادی را به فوتبال بیاورند تا سبیل خیلیها چرب شود.
کارشناس فوتبال با اشاره به اینکه ورود این پولها باعث دلالی میشوند، گفت: وقتی حساب و کتاب و برنامه نباشد این اتفاق میافتد. ابتداییترین کار هر شرکت در تمام دنیا این است که برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشد. هر برنامهای هم بودجهای در کنارش قرار میگیرد. بنگاههای صنعتی که مدعی باشگاهداری هستند یک بار بیایند برنامه باشگاهشان را ارائه بدهند و بگویند از نظر مالی چقدر خرج میکنند و سودآوریشان چقدر است. چرا باید محرمانه باشد؟ چرا نباید ارائه بدهند؟
اولیایی در مورد نقش وزارت ورزش گفت: چرا وقتی این شرکتها بدهکاری زیادی دارند علیرغم کیفیت پایین خودرو که متاسفانه حتی باعث صدمات جانی به مردم میشود، مدیران عاملشان جوابگو نیستند؟ بدون برنامه وارد یک حریم میشوند و کسی هم نمیفهمد چه خبر است. درصورتیکه اگر برنامه و بودجه را کنار باشگاهها قرار بدهیم، وزارت ورزش هم احساس وظیفه میکند و تعریفی از باشگاههای حرفهای را به صورت مشترک ارائه میدهد.
وی در مورد نبود تعریف درست از باشگاهداری تصریح کرد: یکی از ضعفهای ما این است که هر تشکیلاتی برای خودش تعریفی از باشگاهداری کرده، این رقابت نیست. مسیر اشتباهی است که هر بنگاه صنعتی برای خودش تعریف کرده و هیچکدام هم با دیگری تطابق ندارد. اگر قانون و طرح نظام جامع باشگاهداری وجود داشت، وزارت ورزش که مرجع صدور پروانه باشگاهداری است تعریفی از باشگاه ارائه میداد و داشتن برنامه، تعیین بودجه و تضمین تأمین بودجه را در آن قرار میداد.
کارشناس فوتبال ایران ادامه داد: یکی از بزرگترین ضعفهای مشکلات باشگاههای ما که کم و زیاد درگیر آن هستند و حتی در دسته 2 هم وجود دارد، بدهیهای گذشته به خارج از کشور است که حتی باعث انحلال بعضی از باشگاههای ما شده، مثلاً داماش میتوانست یکی از باشگاههای مردمی باشد. مردم گیلان و رشت مسابقات و نتایجش را پیگیری میکردند و با تعصب آن را تشویق میکردند. الان کجا است؟ به دلیل سومدیریت بدهکاری پیدا کرد در مقطعی آن را منحل کردند و بعداً داماش ایرانیان را درست کردند.
اولیایی افزود: بدهیها مخصوصاً بدهیهای دلاری چرا به وجود میآیند؟ برای اینکه برنامه و تعریف نداریم، تعیین و تأمین بودجه نداریم که در کنار آن تضمین تأمین بودجه هم جزو وظایف صادرکننده پروانه یا همان وزارت ورزش است.