به گزارش مشرق، سیامک رحیمپور مربی اسبق استقلال و از مربیان فعال در فوتبال پایه در باشگاه پیکان در مورد شرایط نیمفصل اول بیست و سومین دوره لیگ برتر تجزیه و تحلیل فنی خود را ارائه کرد که به نکات بسیار دقیقی اشاره کرد که در صورت لحاظ شدن این نکات از سوی تیم ها و مسئولان کیفیت فوتبال ما ارتقا پیدا خواهد کرد. صحبتهای رحیمپور را در زیر میخوانید.
* میانگین سنی بالای تیمها
با توجه به اینکه من بیشتر در آکادمی و تیمهای پایه فعالیت میکنم نسبت به جوانگرایی تیمها در لیگ برتر حساستر بودم و این مسئله را با دقت و وسوسه بیشتری دنبال کردم. متأسفم که بگویم تقریباً تمامی لیگهای برتر ما میانگین سنیشان بالا رفته است. البته من فقط ترکیب اصلی تیمها را مدنظر قرار میدهم و برهمین اساس میگویم میانگین سنی تیمهای لیگ برتر ما خیلی بالا است و از ۲۷ سال آغاز میشود و به نزدیک ۳۳ میرسد که این میانگین سنی برای لیگ برتری ما اصلاً خوب نیست.
* لیگ پیر تیم ملی را پیر میکند
خروجی لیگ را باید در تیم ملی مشاهده کنیم. وقتی تیمهای لیگ برتر ما میانگین سنی بالایی دارند و به اصطلاح پیر هستند این میانگین سنی بالا خودش را در تیم ملی نشان میدهد و ما در تیم ملی هم با جریان سنی بالایی مواجه میشویم.
* قانون منفی علیه کیفیت لیگ
از طرف دیگر قوانین اولیهای که وضع میشود روی شرایط و کیفیت لیگ تأثیر منفی میگذارد. مهمترین قانون این فصل که برای من خیلی اهمیت داشت از بین رفتن سهمیه آکادمیها در تیمهای لیگ برتر بود. در فصول گذشته هر تیم میتوانست ۳۰ بازیکن داشته باشد به غیر از بازیکنان اصلی از ۱۵ بازیکن تیمهای امید و ۱۵ بازیکن تیم جوانان هم استفاده میکرد که این سهمیهها در لیگ برتر این فصل لغو شد. در حالیکه به نظر من باشگاهها باید اجازه داشته باشند در طول فصل بدون محدودیت از بازیکنان پایه و آکادمی خود استفاده کنند.
* مرگ انگیزه در ردههای پایه
در فصول گذشته نیز تیمها مجبور بودند در ابتدای فصل نام بازیکنان تیمهای پایه خود را در فهرست بزرگسال قرار دهند. این اتفاق یک اثر منفی داشت و آن هم از بین بردن انگیزه بازیکنان در ردههای پایه بود. چون بازیکنان تیمهای امید و جوانان با انگیزه حضور در تیم بزرگسالان به میدان میآیند و وقتی میبینند که چند بازیکن نامشان در فهرست بزرگسال قرار گرفته در ادامه فصل انگیزه خود را از دست میدهند و پویایی لازم را هم در لیگهای پایه نمیبینیم.
* بیانیهها و مصاحبهها
در ابتدای فصل فدراسیون و سازمان لیگ با انتشار اطلاعیههایی اعلام کردند انتشار بیانه و مصاحبه علیه تیمهای حریف ممنوع است و این مسئله در ابتدای فصل خوب بود اما در ادامه هرچه جلوتر رفتیم این قوانین شل گرفته شد و تیمها وحشتناک به یکدیگر پریدند و علیه یکدیگر بیانیه دادند. این هم یک اتفاق منفی در نیمفصل اول بود.
* نبود VAR و اشتباهات داوران
وقتی VAR نداریم قطعاً اشتباه داوری پیش میآید اما این اشتباهات داوری شدت گرفت و اعتراضات به داوری هر روز بیشتر از روز قبل شد و همین مسئله اعتماد به نفس داوران را به پایینتر سطح خود آورد و فشار و استرس را روی داوران بسیار بسیار زیاد کرد.
از سوی دیگر در فوتبال ما یک اتفاق بد رخ داده اینکه مربیان تصور میکنند اگر به داوران اعتراض نکنند حقشان ضایع میشود این اعتراضها به داور باعث تردید آنها میشود و داوران را در تصمیمگیری در داخل زمین مردد میکنند و روی تصمیمات ذهنی آنها تأثیر منفی میگذارد و باعث میشود که بیشتر اشتباه کنند. برخی مربیان و تیمها نیز نفراتی را روی نیمکتها یا حتی در بین تماشاگران مهیا میکنند تا از دقیقه یک مسابقه به داور فشار بیاورند و این ترفندشان است.
* لیگ بدون پدیده
در نیم فصل اول متأسفانه هیچ بازیکن پدیدهای در باشگاههای بزرگی مثل پرسپولیس، استقلال و تراکتور ندیدیم. بازیکن پدیده بازیکنی است که بین ۱۸ تا ۲۱ سال سن داشته باشد. بازیکن ۲۵ ساله را پدیده نمیگویند.
* قایم شدن مربیان پشت اصطلاح جوانگرایی
از طرف دیگر برخی مربیان تصور می کنند چون از بازینکان جوان استفاده میکنند یعنی اینکه چک سفید امضا دارند که هیچ مسئول باشگاهی به خاطر نتایجشان از آنها ایراد نگیرد. در حالیکه در همین فصل گذشته بارسلونا و آرسنال از بازیکنان جوان خود استفاده کردند و در کورس قهرمانی هم حضور داشتند. متأسفانه باید بگویم برخی مربیان ما پشت اسم و اصطلاح جوانگرایی خود را پنهان میکنند و قایم میشوند در حالیکه بازیکن ۲۵-۲۶ ساله را به میدان میفرستند میگویند ما جوانگرایی کردهایم ولی این در واقع یک ترفند است تا کسی به آنها کاری نداشته باشد. تیمهای پرسپولیس، استقلال، هوادار و نساجی مازندران میانگین سنی بسیار بالایی داشتند. باشگاه فولاد هم که زمانی همواره از بازیکنان آکادمی خود استفاده میکرد و بازیکنان ۱۸-۱۹ ساله را بازی میداد میانگین سنیاش زیاد شد. در لیگ ما وقتی پریرا با ۴۰ سال سن بازی میکند بیانگر یک واقعیت تلخ است که لیگ ما غنی نیست.
* مربیان لیگ برتری الگوی مربیان پایه
مربیانی مانند عنایتی، گلمحمدی و نکونام که در گذشته در تیم ملی هم حضور داشتند و اکنون در لیگ برتر ما مربیگری میکنند در واقع الگوی مربیان جوان فوتبال کشور هستند. مربیانی که در لیگهای پایه حضور دارند. از این مربیان شاخص الگوبرداری میکنند پس این مربیان و بازیکنان سابق تیم ملی باید الگوی مناسبی برای مربیان جوانتر ما باشند. اینکه در شروع مسابقه مربیان نوکرم، چاکرم به هم میگویند اما در پایان بازی از خجالت هم درمیآیند مطلوب و مناسب نیست. در فوتبال اروپا مربیانی مثل گورادیولا، آرتتا خیلی فنی و زیبا انتقادهای خود را مطرح میکنند حتی مورینیو هم که گاهی کنایههایی میزند هیچگاه مربیان دیگر و همکاران خود را تحت تأثیر کلام منفیاش قرار نمیدهد.
* راز موفقیت شمس اذر و ملوان
لیگ ما از نظر فنی پیشرفتی نداشته البته تیمهایی مثل شمسآذر و ملوان خوب بودند. شمسآذر لیگ را با میانگین ۲۸ و ۲۹ سال آغاز کرد و لیگش را در ادامه به میانگین ۲۶ سال رساند. ملوان هم با استفاده از بازیکنان ۱۷ و ۱۸ ساله میانگین سنی ۲۶ ساله خود را پایینتر هم آورد این تیم با این روش میزان دوندگیهای خود را بالا بردند و از نظر فنی هم خوب کار کردند. من مهدی تارتار را میشناسم او در باشگاه پیکان هم حضور داشته و واقعاً به بازیکنان جوان و آکادمی اعتقاد دارد اینگونه نیست که بخواهد پشتسر نام جوانگرایی خود را قایم کند او در پیکان هم سامان فلاح را از تیمهای پایه آورد و تبدیل به یک بازیکن مطرح کرد. تارتار به استفاده از فوتبالیستهای جوان اعتقاد دارد.