نیکبخت‌: گل‌محمدی با مدرک و مستند اتهام بزند!

به گزارش مشرق، علیرضا نیکبخت‌واحدی با افشاگری درباره برخی مسائل خواست به بسیاری از سؤالاتی که در ذهن مخاطب دیروز و امروز فوتبال وجود داشت، پاسخ بدهد. نیکبخت از رسیدن استقلال به فینال جام حذفی بسیار خوشحال است و برای فرهاد و تیمش آرزوی موفقیت و کسب جام دارد. در ادامه متن کامل این پرسش و پاسخ را می‌خوانید:

فرهاد در دربی مخالفانش را ناکام گذاشت

دربی را چطور دیدید؟ آیا استقلال لایق این پیروزی بود؟

اول از همه باید تبریک بگویم به طرفداران استقلال که از این برد خوشحال شدند و یک تبریک ویژه به فرهاد مجیدی و بازیکنان باغیرت که با این همه بازیکن مصدوم توانستند این بازی را با جان و دل بازی کنند و به فینال برسند. به نظرم بازی زیبایی بود. جدا از اینکه ما طرفداران دو تیم را در این دیدار نداشتیم و می‌دانید که زیبایی فوتبال به حضور تماشاگرانش است و من هم دربی زیاد بازی کردم و در ۱۹ دربی حضور داشتم و همه می‌دانند منظورم چیست. این بازی برای فرهاد حیاتی بود که به عنوان یک مربی جوان سربلند از آن بیرون آمد. او آینده‌دار است و واقعاً خوشحال شدم خیلی‌ها که می‌خواستند استقلال ضربه بخورد، به هدف خود نرسیدند.

گل‌محمدی با مدرک و مستند اتهام بزند!

پس از بازی، یحیی گل‌محمدی گفت نتیجه این بازی را از قبل تعیین کرده بودند در حالی که استقلال تا دقایق آخر بازی از حریفش ۲ بر یک عقب بود. به نظر شما این شیوه صحبت کردن پس از باخت درست است؟ من در عمرم جز یک بازی که خودم به چشم دیدم، دیگر هرگز ندیدم کسی بخواهد نتیجه بازی را بیرون زمین فوتبال رقم بزند. البته هستند مواردی که مثلاً برخی مدیران پول قرارداد برخی بازیکنان را زودتر از موعد به آن‌ها می‌پردازند که برای استقلال حداقل این اتفاق نیفتاد ولی اینکه نتیجه بازی از قبل تعیین شده بود را قبول ندارم. آقای گل‌محمدی، با استناد به چه مدرکی این اتهام را می‌زنید؟ پرسپولیس دقیقه ۸۹ گل بزند و دقیقه ۹۴ گل بخورد، این تبانی است؟!

بیشتر بخوانید:

هنوز از شادی گل جلوی استقلال ناراحتم

از ترس جنجال نگذاشتند پرسپولیس ۹ نفره را ببریم!

ولی گفته می‌شود برخی بازی‌ها بوده که این اتفاق درباره‌شان رخ داده است؟

بله در یک دربی، من این را با شهامت کامل می‌گویم. البته احترام خاصی برای بازیکنان و طرفداران پرسپولیس قائل هستم و خودم سه فصل در این تیم توپ زدم ولی در یک دربی که آمدند به ما اعلام کردند بازی باید مساوی شود. آن هم چرا این اتفاق رخ داد؟ برای اینکه در آن دربی و در نیمه اولش پرسپولیس ۹ نفره شده بود.

بیشتر در این باره توضیح می‌دهید؟

در پایان نیمه اول و در رختکن خدابیامرز منصورخان پورحیدری و پرویزخان مظلومی بودند. بزرگان فوتبال جواد زرینچه و محمود فکری آن اتفاق را دیدند و می‌توانند شهادت بدهند.

چرا این تصمیم گرفته شد؟

شاید اگر ما آن بازی را می‌بردیم، در استادیوم آزادی اتفاق بدی می‌افتاد ولی این دربی که ما در هفته گذشته دیدیم بویی از تبانی و این مسائل در آن نمی‌آمد. پرسپولیس تا دقیقه ۹۰ از استقلال جلو بود و خدا را شاهد می‌گیرم جایی که من بودم و بازی را تماشا می‌کردیم، بیشترشان پرسپولیسی بودند. وقتی دیدم نتیجه با باخت استقلال در حال پایان است، می‌خواستم کم‌کم از آن محیط خارج شوم که گل مساوی زده شد! آنجا کسی چنین نظری نداشت و پرسپولیسی‌ها هم معتقد بودند استقلال با شایستگی تمام این بازی را برد.

مثل قایدی ازدواج می‌کردم ۱۸ ساله لژیونر می‌شدم

قایدی را چطور دیدید؟ او در دربی یک گل زد و دو بار به پرسپولیسی‌ها لایی انداخت!

به نظر من پس از پایان فصل قبل لایف‌استایل یا سبک زندگی اش تغییر کرد و فکر می‌کنم او خیلی جا دارد که باز هم پیشرفت و مدارج بالای فوتبال را طی کند؛ البته اگر به همین سبک و سیاق تازه زندگی کند. شکر خدا او کسی را دارد که این حرف‌ها را به او بزند، کسی که این اتفاقات برایش رخ داده است.

منظورت خودت هستی!

بله، من فکر می‌کنم اگر در سال ۷۸ که به استقلال آمدم و بعد از ۶ ماه بهترین پیشنهاد را از مونشن‌گلادباخ آلمان داشتم، اگر در آن زمان من هم یک مدیر برنامه خوب داشتم یا کسی بود که مرا درست راهنمایی می‌کرد و یا اینکه زودتر تشکیل خانواده می‌دادم، شاید می‌توانستم در سن ۱۸ سالگی لژیونر شوم. من برای قایدی‌ها خوشحالم مثل بقیه جوانان فوتبالیست‌مان، مانند مطهری و البته دیاباته که باشخصیت‌ترین لژیونری است که به ایران آمده. همه به احترامش مصاحبه کردند، از یحیی گل‌محمدی گرفته تا سعید آذری و خیلی‌های دیگر. ما از این بازیکنان در فوتبال‌مان کم داشتیم. کسی که بیاید و اینقدر تأثیر خوب روی فوتبال ما بگذارد، کم داشتیم.

سعادتمند باید بلیتش را برای بعد از دربی می‌گرفت

با وجود بازیکنی مانند دیاباته، چرا وزارت ورزش می‌گوید دیگر بازیکن خارجی به ایران نیاید؟

با این مشکلاتی که برای فدراسیون فوتبال پیش آمده و بدهی‌هایی که باشگاه‌های ما به خارجی‌ها دارند، به این فکر افتاده‌اند. من یک سؤال از شما دارم و اینکه الان پرسپولیس و استقلال چندم جدول هستند؟!

اول و دوم.

کجای دنیا می‌آیند سرمربیان تیم‌های اول و دوم‌شان را تغییر بدهند؟!

ایران.

دقیقاً درست است. فقط ایران! ما اسم لیگ‌مان حرفه‌ای است. در حد اسم، ولی در عمل ما هیچ چیزی برای ارائه نداریم. چرا فرهاد مجیدی باید شب قبل از دربی در فکر این باشد که مدیرعاملش رفته ایتالیا؟ البته سعادتمند از خودش دفاع کرد که من بلیت داشتم ولی می‌توانست بلیتش را یک هفته این طرف و آن‌طرف کند. یک روز این‌طرف و آن‌طرف تفاوتی نمی‌کرد. چرا مجیدی در روزی که باید به فکر ارنج کردن تیمش باشد، باید به این فکر کند که چرا مدیرعامل بلند شده و به ایتالیا رفته است؟ به نظرم به فرهاد کم‌لطفی شد. البته در اینکه استراماچونی فوتبال استقلال را متحول کرد، کسی شک ندارد. او فوتبال خیلی‌ها مانند قایدی را متحول کرد ولی ما رو به آینده حرکت می‌کنیم نه گذشته. الان نتایج استراماچونی را که کنار فرهاد مجیدی می‌گذاریم، کدام‌یک بهتر نتیجه گرفته‌اند؟!

چه تیمی تحویل مجیدی دادید که اختلاف ۱۴ امتیازی را بر سرش می‌کوبید؟

با وجود سختی دیدارهای برگشت و چند بازی حساس مثل سپاهان و پرسپولیس در جام حذفی و صعود به دور گروهی لیگ قهرمانان، مجیدی نسبت به استراماچونی بهتر نتیجه گرفته است.

من به بخشی از صحبت‌های سعادتمند انتقاد دارم. اینکه شما با اختلاف ۱۴ امتیاز دوم شدید، مگر تیمی غیر از تیم استقلال را به او تحویل دادید؟ مگر غیر از این بود؟ شما چه توقعی دارید؟ تیم دوم و سوم هم همین اندازه اختلاف داشت ولی من معتقدم الان به فکر مربی جوان باشیم. مثل کسانی که قبلاً به آن‌ها فرصت دادیم.

درباره مربیان جوان حرف دارید؟

بله! ما مگر علیرضا منصوریان را نابود نکردیم؟ ما متخصص نابود کردن نسل جدید مربیان جوان هستیم. الان مربیان دنیا از جوانی کار را شروع می‌کنند. مگر گواردیولا از چه سنی شروع کرد؟ الان وحید هاشمیان را ببینید در آلمان دوره‌های مربیگری اش را طی کرد و الان کمک تیم ملی است. اگر به جوانان بها بدهیم، تیم ملی‌مان با همین وحید هاشمیان موفق می‌شود. رسول خطیبی، مهدی پاشازاده و خیلی‌های دیگر. چرا جوانگرایی در بازیکنان خوب است ولی در مربیان سم است؟ من این را قبول ندارم.

سرمربیگری برای رحمتی زود بود!

سرمربیگری مهدی رحمتی در شهرخودرو را چطور ارزیابی می‌کنید؟

برای رحمتی که در دوران ملی‌پوش بودن من تازه آمده بود و آن زمان بهترین گلر ایران بود، آرزوی موفقیت دارم ولی خب زیر سایه گلرهای قدیمی‌تر بود. من گله‌ام از مدیران عامل و کسانی که فوتبالی نیستند، است. شاید اگر این پیشنهاد به من هم می‌شد، قبول می‌کردم که هم بازی کنم و هم مربیگری.

واقعاً؟

بله! ولی به چه قیمتی؟ من اهل ایستادن دم در اتاق مدیران نیستم! آقای حمیداوی! ما ابومسلم، پیام مقاومت و آدنیس را در مشهد از دست دادیم، برای اینکه بلد نبودیم حفظ‌شان کنیم. من باز هم برای رحمتی آرزوی موفقیت می‌کنم و کادر فنی اش مانند علی سامره که سابقه مربیگری در لیگ دسته یک را هم دارد و محمد نوازی و اشکان نامداری که در استقلال بوده‌اند. ولی مهدی کلاسی نرفته که بشود سرمربی. خیلی بد است که وقتی اسامی تیم را می‌نویسند مهدی نمی‌تواند اسمش را بنویسد. کسی که همه کلاس‌ها تا رتبه A را رفته باشد، می‌تواند روی نیمکت تیم لیگ برتری بنشیند. من که B را دارم هم نمی‌توانم. شاید بتواند ظرف دو سال مدرکش را بگیرد. مهدی بدن آماده‌ای دارد و می‌تواند هنوز با قدرت بازی کند.

امیدوارم شهرخودرو را به سرنوشت ابومسلم دچار نکنند

اصلاً برای تیم شهرخودروی مشهد چه اتفاقی از اواسط فصل رخ داد که گل‌محمدی را به پرسپولیس دادند و بعد مربی تغییر کرد؟ الان هم بازیکنانش از این تیم جدا می‌شوند؟

تا جایی که من سواد فوتبالی دارم، می‌دانم گل‌محمدی قرار بود سرمربی تیم ملی شود ولی نمی‌دانم چطور سر از تیم پرسپولیس درآورد. شهرخودرو با یحیی خوب نتیجه گرفته بود و می‌توانست راحت و با قدرت در نیم‌فصل دوم ادامه بدهد ولی یکسری اتفاقات نگذاشت. مانند زمانی که کخ سرمربی تیم استقلال بود. ما در نیم‌فصل اول صدر جدول بودیم ولی در نیم‌فصل دوم یکسری فشارها به باشگاه آمد و ما با سختی در لیگ برتر ماندیم. دلم برای شهرخودرو می‌سوزد که این همه مربی کلاس رفته و امتحان پس داده هستند ولی از آن‌ها استفاده نمی‌شود. امسال داشتیم از فوتبال تیم مشهد لذت می‌بردیم با آن ورزشگاه زیبا و امکاناتی که برای تیم موجود است ولی یک‌مرتبه تیم را دگرگون کردند. امیدوارم شهرخودرو به سرنوشت ابومسلم گرفتار نشود.

در پرسپولیس فقط در دربی‎ها فحش شنیدم!

چه شد که راهی پرسپولیس شدید و در بازگشت هم خیلی به شما حمله شد؟

من در فوتبال نان دلم را خوردم. سه فصلی که در پرسپولیس بودم فقط در استادیوم آزادی به من بی‌احترامی شد آن هم در دربی. بیرون از ورزشگاه آزادی و دربی همه به من احترام می‌گذاشتند. مردم گل دقیقه ۹۲ به الاتحاد را فراموش نکرده بودند و همه جا به من ابراز لطف می‌کردند. اگر در جشن قهرمانی پرسپولیس شادی کردم، به دلیل هیجان ناشی از فوتبال بود ولی من دو سال مورد بی‌احترامی در استادیوم آزادی قرار گرفتم و یک لحظه خون به مغز آدم نمی‌رسد. شما نمی‌توانید ۷ سال فوتبالی که برای استقلال بازی کردم را به خاطر یک حرف زیر سؤال ببرید. آن‌هایی که این مسائل را عنوان می‌کنند، چیزی از عقبه فوتبال من در استقلال نمی‌دانند و نمی‌دانند من برای استقلال چه کارهایی انجام دادم. پشیمان نیستم و دقیقاً زمانی که می‌خواستم برگردم استقلال، موضع‎گیری‌هایی هم علیه من شد. ولی با اینکه پس از ۶ سال به استقلال برگشتم و پستم تغییر کرده بود و از فوروارد به دفاع چپ برگشته بودم، ۱۷ بازی برای استقلال انجام دادم. ذهنیت من دوباره عوض شد.

بلاژویچ نسل تیم ملی را تغییر داد

معروف بودی به مسلسل تیم ملی و بلاژویچ! چه چیزی از او یاد گرفتی؟

جوانگرایی که در دوران بلاژویچ انجام شد، ما بعدها فقط در دوران کی‌روش دیدیم که یک‌مرتبه ارنج کلی تیم عوض شد. زمان بلاژ نفراتی مانند من، مجاهد خذیراوی، ابراهیم میرزاپور، جواد نکونام، محمد نصرتی یا رحمان رضایی که کسی نمی‌شناخت به تیم دعوت شدند و پیکره تیم ملی عوض شد و نتیجه اش را هم گرفتیم ولی متأسفانه در آن بازی کذایی با بحرین آن اتفاقات رخ داد و به جام جهانی ۲۰۰۲ نرفتیم ولی در ۲۰۰۶ برانکو همان تیم را گرفت و ما را به جام جهانی برد.

باخت به بحرین به خاطر کشک بادمجان نبود

نکند شب فبل از بازی با بحرین هم گفته بودند نباید بازی را ببرید؟

نه، آن شب، شب ما نبود و به جای غذای همیشگی کشک و بادمجان برایمان آوردند و جو متشنج بود. بحرینی‌ها پرچم عربستان را آورده بودند بیرون هتل و غوغایی بود. ما ایرانی‌ها هم احساساتی هستیم و بلد نیستیم با عقل‌مان تصمیم بگیریم و با دل‌مان تصمیم می‌گیریم. من و سیروس دین‌محمدی اخراج شدیم و بعد که گل خوردیم شیرازه تیم از هم پاشید و به کلی همه چیز از دست رفت.

ذخیره‌هایم زیرآبم را پیش علی دایی زدند

با علی دایی در تیم ملی کری‌خوانی داشتید؟

برای چه موضوعی؟!

اینکه کدام‌تان خوشتیپ‌تر است؟

(خنده) نه بابا! من همیشه برای علی‌آقا احترام ویژه‌ای قائل هستم. ما آن زمان بچه و دنبال سوسول‌بازی بودیم.

ولی یک شب قبل از بازی با کویت در زمان سرمربیگری دایی پای پرواز خط خوردید و شایعه شد علی دایی از قدیم با تو مسئله داشته!

اجازه بدهید یک‌بار کامل این موضوع را توضیح بدهم که علی‌آقا این کار را نکرد. ما قبلش با کویت بازی داشتیم که در ایام عید بود و آن گل قیچی برگردان را خودم به کویت زدم که گل ماه آسیا هم شد. الان یک نفر گل می‌زند، چندصدهزار نفر پشتش هستند. پس از آن یک بازی دوستانه با کویت داشتیم و علی‌آقا به بازیکنان اصلی استراحت داد و قرار شد ذخیره‌ها بازی کنند. می‌خواست برخی را محک بزند. تیم چهارشنبه به اردو رفت تا جمعه راهی کویت شوند. روز جمعه و البته خیلی دیروقت آقای مأنوسی‌فر به من تلفن کردند و گفتند یک بازیکن مصدوم شده و شما خودت را به اردوی تیم ملی برسان. خدا شاهد است غیر از این نبود و علی دایی هم می‌تواند شهادت بدهد. ابتدا از هادی عقیلی دعوت کردند ولی او مصدوم بود و مرا خواستند. من هم ساکم را برداشتم که بروم. در آن دروان دو تا پاسپورت داشتم؛ یکی از آن‌ها اقامت دوبی‌ام در آن بود و دیگری پاسپورت بدون اقامتم که اتفاقاً در باشگاه بود و اصلاً دستم نبود. وقتی خواستم برگردم پاسم را بیاورم، ساکم را به یک دوست از خدا بی‌خبر که نمی‌خواهم اسمش را بگویم، سپردم و گفتم تا علی‌آقا نفهمیده، برگردم و پاسم را بیاورم. به احترام علی دایی که به عنوان سرمربی از او حساب می‌بردیم، خواستم این کار را بکنم ولی تعدادی از بچه‌های ذخیره که دوست داشتند جای مرا در تیم ملی بگیرند، رفتند و زیرآبم را پیش سرمربی تیم ملی زدند و من هم دیر رسیدم و نتوانستم با تیم همراه شوم.

بعد هم محروم شدی؟

بله! کمیته انضباطی برای من تشکیل شد و جالب بود که سال بعدش نگذاشتند با تیمی که قرارداد داشتم، قرارداد ببندم و گفتند هر تیمی می‌خواهی برو غیر از این تیم و بعد یک سال مرا محروم و فوتبالم را نابود کردند.

به خدا لپ‌تاپ قطبی را مسعود زارعی نشکست!

ماجرای لپ‌تاپ افشین قطبی چه بود؟ بالاخره چه کسی آن را شکست؟ می‌گفتند شما یا شیث رضایی یا علیرضا مرزبان آن را شکستید؟

به خدا مسعود زارعی آن را نشکسته بود (خنده)! همه را انداختند گردن ما. من با قطبی مشکلی نداشتم. دوست داشت برایش به‌به و چهچه کنیم ولی من اهل این چاپلوسی‌ها نبوده و نیستم. حالا مسعود زارعی روی شوخی یا هر چیزی که بود، زد و لپ‌تاپ قطبی را شکست. آن هم بعدها ما متوجه شدیم. نه باندی بود، نه چسب زخمی بود و اگر هم بود من در جریان نبودم.

ویلموتس کاری کرد قدر کی‌روش را بدانیم!

با ۷۰ بازی ملی توضیح بدهید چطور می‌توان از کی‌روش به اسکوچیچ رسید؟

کی‌روش مربی نتیجه‌گرایی بود و جای خودش را در دل مردم باز کرده بود. الان وقتی قرارداد ویلموتس را می‌بینیم، می‌گوییم خدا پدر و مادر کی‌روش را بیامرزد. شاید او به لحاظ برخوردهای فردی با برخی از کارکنان فدراسیون مشکل داشت ولی قطعاً بعدها می‌فهمیم او برای فوتبال این مملکت چه کار کرد. یک ذره اختیاراتش زیاد شده بود ولی دلیل قانع‌کننده‌ای نبود برای اینکه او را کنار بزنیم و الان کاسه چه کنم چه کنم دست‌مان بگیریم. برای اسکوچیچ آرزوی موفقیت می‌کنم و یاد بازی‌های سال ۱۹۹۶ می‌افتم که دائم با، اما و اگر بازی می‌کردیم، وای ببینیم فلان تیم مساوی می‌کند تا ما بالا برویم یا نه؟ ولی در دوران کی‌روش با خیال راحت تیم‌مان دو دوره متوالی به جام جهانی رفت. با این همه من باز هم برای تیم ملی خوشحالم.

کاش مدیر برنامه آزمون، مدیر برنامه من هم بود!

از لژیونرهای‌مان خبر دارید؟

البته که دارم. من لذت می‌برم می‌بینم سردار آزمون آقای گل روسیه می‌شود. لذت می‌برم مهدی طارمی در پرتغال می‌درخشد. علیرضا جهانبخش را در لیگ برتر انگلیس می‌بینم، کیف می‌کنم. برادران محمدی، کاوه رضایی و بقیه را که می‌بینم، می‌گویم کاش این مدیر برنامه‌ها در زمان ما هم بودند و ما هم می‌توانستیم توانایی‌های‌مان را بهتر نشان بدهیم. این را جدی می‌گویم. ما یک مدیر برنامه داشتیم با ۴۰ نفر بازیکن.

اتفاقی بازیگر شدم و خودم دنبالش نرفتم

چه شد حس کردید می‌توانید بازیگر شوید و فیلم بازی کنید؟ به خواسته‌ای که داشتید، رسیدید؟

واقعیتش را بگویم من دنبال این موضوع نبودم. اتفاق افتاد. یک فیلم درباره سرگذشت زندگی خودم بود که تقریباً به آن شبیه است. دو، سه فیلم دیگر هم بازی کردم بد نشده ولی قسمت نشده هنوز اکران شوند و بازخوردش را ببینم. خودم هم هنوز آن‌ها را ندیده‌ام.

علی انصاریان و پژمان جمشیدی؟

هر دو فوق العاده‌اند. پژمان که روبه‌روی خودم در راست پرسپولیس بازی می‌کرد. پژمان فوق العاده کار می‌کند. به نظرم یا کار نکن یا کار می‌کنی، با تمام وجودت کار کن.

کاش شاگردی کریستف دام را می‌کردم

حسرت کار با کدام سرمربی را خوردی؟

کریستف دام. رفتم فنرباغچه و قرارداد هم بستم ولی، چون مدیر برنامه قوی نداشتم، شرطی برای من گذاشت که مدیرعامل فنرباغچه ناراحت شد و من هم مغرورتر از او، خلاصه همه چی به هم خورد.

چه شرطی؟

اینکه اگر قرار است بازیکن ما با تیم‌تان تمرین کند باید بیمه اش کنید. من تست پزشکی دادم و قبول هم شدم و هتل هم بودم. یک شب قبل از بازی فنرباغچه، همه چیز به هم خورد.

n تا عینک آفتابی دارم

علیرضا چندتا عینک آفتابی برای خودت خریده‌ای؟

n تا...! من علاقه‌ام به این چیزهاست و به لباس و سر و وضعم اهمیت می‌دهم.

بیشترین چیزی که برای خودتان می‌خرید، چیست؟

کت و شلوار، ولی کلاً لباس و تی‌شرت خیلی دوست دارم. چون از بچگی پدرم تولیدی پوشاک داشت، همیشه تندتند لباس عوض می‌کردم و این برایم به یک عادت خوب تبدیل شده است. اُدکلن هم همین‌طور. شیک‌پوش بودم. لذت می‌برم از افرادی که خوش‌تیپ هستند. وقتی درباره یک اسطوره حرف می‌زنید، باید فرقی با یک آدم معمولی داشته باشد.

همسرم ناراحت می‌شود کم غذا بخورم

نسبت به خیلی از همدوره‌های‌تان هنوز فیزیک‌تان را حفظ کرده‌اید؟ دلیل خاصی دارد؟

نه! اتفاقاً الان کمی شکم آورده‌ام. البته قبل از کرونا مدارس فوتبالم دایر بودند و تمرین می‌کردم ولی از وقتی ازدواج کردم، نمی‌توانم غذا نخورم، چون همسرم ناراحت می‌شود. البته کنار خانه پارک داریم و سعی می‌کنم تمرین مرتب را حفظ کنم و هر روز بدوم.

بهترین همبازی‌ام فرهاد بود!

بهترین همبازی تان در استقلال چه کسی بود؟

فرهاد مجیدی و محمد نوازی. هر زمان محمد پا به توپ می‌شد ما بوی گل می‌دادیم.

بهترین گلی که زدی؟

در باشگاهی، الاتحاد بود و در تیم ملی هم قیچی که به کویت زدم.

بهترین مربی خارجی یا داخلی که با او کار کردید؟

با احترام به همه مربیانم باید بگویم کخ خیلی خوب بود البته بهترین‌شان قطعاً بلاژویچ است.

آقای ویلموتس! این ۲۰۰ میلیارد حلال نیست

اگر ویلموتس را در مراسمی ببینید، چه می‌گویید؟

به او می‌گویم این پولی که دارید از ایران می‌گیرید، حلال نیست. این ۲۰۰ میلیارد یا به قول مهران مدیری با لب‌های لوله‌ای ۲۰۰ میلیارد می‌توانست خیلی از مشکلات جامعه ما یا فوتبال ما را حل کند. رأی فیفا که هنوز نیامده ولی صددرصد به نفع اوست. البته من مشکل را از ویلموتس نمی‌دانم بلکه مشکل از فدراسیون و آن‌هایی است که این قرارداد را با او بسته‌اند. قرار نیست وقتی زبان انگلیسی‌ام فول است، بروم قرارداد ببندم. نمی‌شود یک تئوریسین حتماً فوتبالیست خوبی باشد. ایرادی به ویلموتس وارد نیست، او کار حرفه‌ای اش را کرده است ولی اصرار داشتند که ما قرارداد عالی بسته‌ایم.

هنوز هم اصرار دارند.

خدا به راه راست هدایت‌شان کند.

فینال سختی در انتظار استقلال است!

بازی با تراکتور و فینال جام حذفی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

خیلی سخت است. این بازی تقابل دو تیم سختکوش و تقابل قدرت مربیان است. هر دو مربی جوان هستند. استقلال بابت سهمیه آسیایی دغدغه‌ای ندارد و با فراغ بال بازی می‌کند ولی تراکتور با استرس و انگیزه بیشتر برای کسب جام و سهمیه مستقیم تلاش می‌کند. البته استقلال هم می‌خواهد یک جام به طرفدارانش هدیه بدهد و همه این مسائل به اضافه چند مصدومی که استقلال دارد و امیدوارم به بازی برسند، کار استقلال را سخت می‌کند.

Let's block ads! (Why?)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

دیدار عجیب مدیرعامل استقلال با وکیل هوادار خارج‌نشین!

چ سپتامبر 2 , 2020
به گزارش مشرق، تیم فوتبال استقلال در حالی که نیاز به آرامش دارد، هفته پرتنشی را سپری کرد که منجر به اختلاف شدید بین احمد سعادتمند، مدیرعامل و فرهاد مجیدی، سرمربی آبی‌پوشان شد و استقلال را در آستانه فینال جام حذفی وارد حاشیه کرد. بیشتر بخوانید: ...