به گزارش مشرق، بدون شک غلامرضا فتحآبادی یکی از بهترین سرزنان تاریخ فوتبال ایران است، او چه در استقلال و چه در پرسپولیس گلهای زیادی به ثمر رساند تا یکی از مهاجمان زهردار دهه ۶۰ فوتبال ایران نام بگیرد.
فتحآبادی حرفهای جالبی بر زبان آورد که متن آن را در زیر خواهید خواند.
«غلام فتحآبادی» استقلالی است یا پرسپولیسی؟
من طرفدار ۲ تیم هستم.
این جمله را صادقانه میگویید؟
من هم در استقلال بازی کردهام و هم در پرسپولیس و این ۲ تیم برایم قابل احترام هستند، فوتبال ایران با سرخابیها زنده است و نمیتوان این موضوع را کتمان کرد.
اول به استقلال رفتید؟
من قبل از اینکه استقلالی شوم، قصد رفتن به پرسپولیس را داشتم اما این اتفاق رخ نداد.
چرا؟
به تمرین پرسپولیس هم رفتم اما مرحوم محراب شاهرخی گفت در حال حاضر برای تو جا نداریم و نمیتوانی پرسپولیس شوی.
برای همین به استقلال رفتید؟
بله. در اولین شهرآورد به پرسپولیس گل زدم، تازه علی داناییفرد به رحمت خدا رفته بود و دیدار برای بزرگداشت او بود که در همان مسابقه گل زدم.
همان مسابقهای که نیمه کاره به پایان رسید؟
بازی یک بر صفر به سود استقلال در جریان بود و پرسپولیس هرچه حمله میکرد به گل نمیرسید، بعد تماشاگران این تیم به داخل زمین ریختند و بازی متوقف شد.
بیشتر بخوانید:
پزشک پرسپولیس: باید با کرونا کنار آمد
فصل بعد به پرسپولیس رفتید.
آن زمان قراردادها مانند حالا ضمانت اجرایی لازم را نداشت و وقتی فصل تمام میشد، میتوانستی به هر تیمی که میخواهی بروی، پولی در فوتبال نبود، پولی نمیگرفتیم که بابت آن نتوانی جدا شوی.
چه کسی به شما پیشنهاد داد؟
برای پرسپولیسی شدن؟
بله.
پرسپولیسیها پیغام دادند که صفر ایرانپاک قصد خداحافظی از فوتبال را دارد و میخواهیم تو جایگزین او شوی. من هم رفتم و پیراهن قرمز را پوشیدم.
با پیراهن پرسپولیس هم به استقلال گل زدی.
۲ گل زدم اما داور یکی از این گلها را به اشتباه آفساید گرفت، قبل از بازی و زمانی که داشتیم گرم میکردیم، علی پروین صدایم زد و گفت امروز روز توست، در همان مسابقه وی پاس داد و من به استقلال گل زدم.
ضربات سر شما معروف است؟
من برای زدن ضربات سر تمرینات ویژهای را انجام میدادم، پرویز قلیچخانی همیشه به من میگفت نباید کتک بخوری، او یک کوله پشتی با خودش داشت که داخل آن پر از سنگ بود و روی دوشش میگذاشت و تمرین میکرد. من به تقلید از او رفتم آهنگری محلمان و یک سری آهن برش دادم و به پاهایم میبستم و میپریدم و تمرین میکردم. شاید جالب باشد بدانید به جز این کار دیگری نیز انجام میدادم.
چه کاری؟
زیر بازوانم چوب میبستم و به هوا میپریدم تا هنگام زدن ضربه سر تمرکز بیشتری داشته باشم، این تمرینات را انجام میدادم و باعث شده بود سرزن قهاری شوم.
شما بهتر ضربه سر میزدید یا علی دایی؟
علی دایی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است که عنوان آقای گلی جهان را یدک میکشد، وقتی من برای زدن ضربه سر به هوا میپریدم آرنج مدافعان به پای من هم نمیرسید و به همین علت بسیاری از کارشناسان و هواداران بعداز همایون بهزادی به من لقب سر طلای فوتبال ایران را داده بودند.
بهترین گل فوتبالی که زدید؟
با تیم فوتبال ارتش به مسابقات ارتشهای جهان در کشور لیبی سفر کرده بودیم که قذافی در ورزشگاه حضور داشت، بازی ایران و لیبی از اهمیت زیادی برخوردار بود و با گل من توانستیم این تیم را شکست بدهیم.
بعد از پرسپولیس دوباره به استقلال برگشتید. چرا؟
جمشید شاهمحمدی تازه به پرسپولیس آمده بود و برای اینکه جا برای جوانان باز شود به استقلال رفتم، من در تیم ارتش با پرویز مظلومی همبازی بودم و حسن حبیبی گفت برای اینکه بیشتر با یکدیگر هماهنگ شوید به استقلال برو.
چرا از استقلال جدا شدید؟
من با مرحوم پورحیدری به یک مشکل جدی برخورد کردم برای همین از استقلال رفتم، در یکی از شهرآوردها گفتم بازی نمیکنم و روی حرفم ایستادم.
در یکی از از شهرآوردها با وحید قلیچ برخورد سختی داشتید.
وقتی رفتم استقلال در یکی از شهرآوردها علی پروین به وحید قلیچ گفته بود وقتی توپ سانتر شد، بیا جلو تا فتحآبادی نتواند گل بزند. در یکی از صحنهها من و قلیچ با هم رو هوا پریدم که سر شانه من به دهان قلیچ خورد و دندانش که مصنوعی بود افتاد، وقتی خوابید روی زمین به داور گفتم دندانش مصنوعی است و خفه میشود، هیچ کس حرف مرا باور نمیکرد، بعد از این ماجرا به خانه قلیچ رفتم اما من را راه ندادند. در تمام مدتی که بازی میکردم هیچ کس را از عمد نزدم.
شما در استقلال با عبدالعلی چنگیز و پرویزمظلومی و در پرسپولیس با علی پروین و ناصر محمدخانی همبازی بودید، به نظرتان با کدامیک از آنها زوج بهتری را ساخته بودید؟
در پرسپولیس با پروین و محمدخانی بهترین خط حمله را ساخته بودیم، در بهترین و رویاییترین تیم پرسپولیس که دهه ۶۰ اوج آن است، همیشه بهترین خط حمله را داشتیم و بیشترین گل را میزدیم. یادم میآید به خاطر طرح ۲۷ سالهها و برای اینکه ثابت کنیم این طرح درست نیست به علی پروین پاس گل میدادم تا آقای گل شود.
حمید درخشان گفته است من علی پروین را آقای گل کردم؟
آمار آن موجود است و میتوانید استخراج کنید، درخشان در کنارهها بازی میکرد، من ۱۳ پاس گل به علی پروین دادم، اگر این طور است تکلیف ضربات سری که من میزدم و به پروین میرسید و او گل میزد، چه میشود؟
از فوتبال و روزهایی که گذشت راضی هستید؟
شاید در فوتبال به تمام آن چیزهایی که میخواستم رسیدم اما در زندگی نه.
چطور؟
برای اینکه اگر دنبال درس میرفتم به طور حتم در حال حاضر شرایط بهتری داشتم.