مدیرانی که ویران می‌کنند، می‌روند و به ریش هواداران می‌خندند!/ نمونه‌های خارجی عرب و فتحی در اسپانیا +عکس

سرویس ورزش مشرق - در فوتبال حرفه ای موضوع هواداری و احترام به دغدغه های هوادار بسیار اهمیت دارد، مدیرعامل یا مالک یک باشگاه بیش از همه چیز نگران بینش، طرز فکر و تحلیل وضعیت باشگاه در ذهن هواداران است، اگر این مورد طبیعی و خوب پیش برود، بقیه موارد هم روبه راه می شود اما در فوتبالی که حرفه ای نیست، اتفاقا گاهی بی اهمیت ترین موضوع، دغدغه هوادار است و اتفاقا مدیرعامل یا مالک یک باشگاه به تنها چیزی که فکر نمی کند، تحلیل هواداران است. این اصولا حتی یک موضوع نیست که مدیریت به آن فکر کند و برایش دلهره داشته باشد.

متاسفانه پاسخگویی به هواداران از سوی مدیرعامل موضوع طنز و البته تلخی است که نه رسانه در خصوص آن صدای مردم می شود و مطالبه گری آغاز می کند و نه خود هواداران راهکاری برای حل این معضل دارند. معضلی که گاه از مرز مشکل عبور می کند و به بحرانی تبدیل می شود که این روزها دو مصداق بارز آن را در دو باشگاه فوتبال غیر حرفه ای یعنی استقلال و پرسپولیس تهران مشاهده می کنیم. هواداران محترم این دو تیم از استفاده از لفظ غیر حرفه ای برآشفته نشوند که نویسنده برای آن دلیل دارد، چطور می شود این دو باشگاه را حرفه ای دانست در حالی که کمتر از ۱۰ درصد از معیارهای حرفه ای گری باشگاه های بزرگ دنیا را در اختیار ندارند؟

بیشتر بخوانید:
 

مذاکرات غیرحرفه‌ای آبی‌ها با نماینده حرفه‌ای استراماچونی
 

نظر خبرنگاران ایتالیایی درمورد چالش استقلال و استرا
 

عمق اقیانوس مدیریت فوتبال در ایران یک میلیمتر است!

چطور می شود به باشگاهی که با قراردادهای نسنجیده و نخوانده و به صورت پیاپی دست به خودزنی زده و به نابودی خودش کر همت می بندد، از یک سوراخ بارها گزیده می شود و سپس، مدیرعاملش استعفا کرده و بدون کوچکترین پاسخگویی به اذهان عمومی، نه تنها منزوی می شود بلکه یک پست بسیار دندان گیر و بهتر از سوی دولت یا نیروهای مسلح در اختیار می گیرد و به حیات بی دردسر و زیبای خود ادامه می دهد!

چطور می شود به باشگاهی که برای سرمربی خود دنبال مترجم است و شرط استخدام مترجم را خبرگیری و خبر رسانی به مدیرعامل یا دلال و دوست مدیرعامل اعلام می کند، لقب حرفه ای داد؟ چطور می شود به باشگاهی که برای پرداخت قسط دوم دستمزد مربی خود در حد صفر مشکل دارد اما رقمی بیش از آنچه در قرارداد نوشته شده را پیشنهاد می دهد، گفت باشگاه حرفه ای؟

مدیران عامل می آیند و نابود می کنند و می روند و مدیر بعدی وارث خرابی های مدیر قبلی است و این چرخه معیوب به قد تاریخ فوتبال در ایران قدمت دارد و مخصوص چند دهه گذشته نیست. اما آیا نمونه آن طرف آبی هم از این نظر پیدا می شود؟ اولین جواب این است که بله اما کم!

از کشور اسپانیا آغاز می کنیم، جایی که در این خصوص شاید از فوتبال ایران الگوبرداری کرده است! در لالیگا البته باشگاه هایی که مدیرعامل بد و بی سواد داشته باشند کم است، بیشتر مثالها نیز متوجه باشگاه هایی خواهد بود که فردی از آسیا آن را خریداری کرده و دیگر مدیرعامل نبوده و مالک محسوب شده است. از این دست می شود به باشگاه هایی نظیر مالاگا، رئال بتیس و والنسیا در فوتبال اسپانیا اشاره کرد.

مانوئل یورنته سی و پنجمین مدیرعامل باشگاه والنسیا این باشگاه را عملا تا مرز نابودی کشاند تا جایی که هواداران والنسیا همان کسانی که از مالکان آسیایی نفرت داشتند، کم کم آرزو می کردند یک آسیایی ثروتمند بیاید و باشگاهشان را بخرد بلکه از دست این مدیر نالایق رها شوند، او اما یک شبه استعفا کرد و در نامه ای کوتاه و یک خطی خطاب به هواداران نوشت: من مقصر نبودم و برای همه شما متاسفم، باشگاه را نابود کردید و حالا می خواهید جشن بگیرید!

او هرگز به هواداران پاسخ مناسبی نداد و بیش از ۳۰ میلیون یورو بدهی قطعی روی دست هیات امنای والنسیا گذاشت و رفت، البته یک سال بعد دادگاه عالی والنسیا او را به جرم دزدی از اموال باشگاه محاکمه کرد اما دیگر دیر شده بود و او نیز در شرایطی مشکوک رای را تغییر داد و متواری شد و بعدها سر از آمریکای جنوبی در آورد.

پس از او و البته سالها خانه به دوشی والنسیا، پیتر لیم سنگاپوری از راه رسید و البته او مدیر کوچکی نبود، یک اقتصاد دان بزرگ و کار بلد که مدیریت هم می دانست اما او نیز در حالی که همچنان در اتاق مالک باشگاه ادای یک مدیر را در می آورد، بابت عدم نتیجه گیری تیم، پاسخگو نیست و حتی با اعتماد به نفسی آزار دهنده مقابل دوربین ها قرار می گیرد و می گوید: هواداران اگر فوتبال را می شناختند، مرا درک می کردند، توهین آنها نشان از عدم درک آنها از فوتبال دارد!

شیخ عبدالله آل ثانی مالک باشگاه مالاگا نیز یکی از چهره های قهر با پاسخگویی است، برای او هواداران اموال باشگاه محسوب می شوند و نگاه ابزاری وی به مردم شهر مالاگا واقعا عجیب و باورنکردنی است، آن هم در فوتبال اسپانیا و در سطحی تمام حرفه ای! او معتقد است دلیلی ندارد به خبرنگاران جواب بدهد و بدتر از آن هیچ دلیلی وجود ندارد که نگران طرز فکر هواداران مالاگا باشد!

تعداد این مدیران بد در فوتبال خوب دنیا کم است اما حتی یک مورد هم کافی است که قبول کنیم هر فوتبالی خوب و بد خودش را دارد و البته در فوتبال ایران هم هستند مدیران خوبی که می توانند الگوی سایرین باشند، اما ما که در فوتبال زخمی و دولتی ایران به آرزو کردن و امیدواری عادت داریم، این هم یک آرزوی دیگر: به امید فوتبالی پاک، مردمی، شفاف و حرفه ای با مدیران عامل پاسخگو و با سواد!

Let's block ads! (Why?)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

نیمکت‌های لرزان ۳ تیم بالانشین لیگ فوتبال ایران

س دسامبر 31 , 2019
به گزارش مشرق، با برگزاری دیدارهای معوقه هفته‌های یازدهم و دوازدهم لیگ برتر فوتبال، ۱۶ هفته از مسابقات به پایان رسید و تیم‌ها به تعطیلات نیم‌فصل رفتند. در این میان اما بیش از پیش شاهد نیمکت‌های لرزان و بلاتکلیف تیم‌ها هستیم. نکته جالب توجه تیم‌های لیگ ...