به گزارش مشرق، وقتی تیمی مقابل سپاهان در یک نیمه ۷ کرنر میزند که ۵ کرنر از این ۷ کرنر در ۴ دقیقه به دست میآید، باید هم سرمربی اش از نتیجه بازی ناراضی باشد. چنین فشاری را سپاهان در تمام ادوار لیگ برتر به خود ندید که مهاجمانش در یک نیمه، دروازهبان حریف را یکی، دو بار از نزدیک ببینند. امیر قلعهنویی حق دارد بعد از بازی با لحنی ستایشآمیز، رقیب را بدرقه کند.
چارهای نیست، اگر میخواهید «ذکاوت» فوتبالیتان زیر سؤال نرود، نمیتوانید از استقلالِ استراماچونی به این راحتیها بگذرید. پسران آبی زمین حریف را «منزل» خود میپندارند و «معذب» نیستند. احساس غریبهگی نمیکنند و برای درست بازی کردن سرخ و سفید نمیشوند! وقتی تیمی هدف دارد، حتی از مسیرهای پر از سنگلاخ نیز به سلامت عبور میکند.
در اصفهان استقلال از سپاهان تیمی زجر کشیده ساخت که برای نباختن، جان به لب شد! شیوه بازی استقلال طوری است که برای برنده شدن، به زمین خودش اکتفا نمیکند. توپ و میدان را از یکسوم زمین حریف در اختیار میگیرد و برنامههایش را دیکته میکند. پسران آبی وقتی رو به بازی مالکانه میآورند، از تمام طول و عرض زمین برای برتریشان سود میبرند، تا درخلق موقعیتهای بیشتری از حریف جلو باشند. تعداد شوتهای به سمت دروازه، ایجاد موقعیت و تعداد گلهای زده، تأییدی است بر این موضوع.
بیشتر بخوانید:
فرصت طلایی استقلال برای قهرمانی/ راه برای شاهکار استراماچونی هموارتر شد
زوایای پنهان استقلال استراماچونی، بازی به بازی آشکارتر میشود و برای حریفان سختتر! سپاهان در روزی که بیشترین پرس و فشار را در زمین خودش تحمل میکرد، برای فرار از شکست، راهی جز بازی مستقیم نداشت! سپاهانیها که همانند استقلال در گلزنی یکی از متنوعترین تیمهای لیگ نوزدهم هستند، برابر استقلال استراماچونی، بهخصوص در نیمه دوم، رو به بازی مستقیم آوردند و اگر سیاوش یزدانی به دلیل مصدومیت از بازی خارج نمیشد، چه بسا سپاهان گل دومش، به آن شکل به دست نمیآمد.
استرا سپاهان را خوب شناخت و خوبتر آنالیز کرد! شاگردان قلعهنویی در بازی از خط دفاع، تیم قابل احترامی هستند و اگر استقلال بنا داشت چنین فضایی به سپاهان بدهد، در آن صورت باید کنارهها را به شاگردان قلعهنویی میسپرد و به جای فشار روی درواره حریف، آن را در هجده قدم خود تحمل میکرد. استرا این حربه را با پرس شدید- چه با توپ و چه بدون توپ- از یک سوم دفاعی سپاهان به اجرا گذاشت و عملاً شاگردان قلعهنویی را خلع سلاح کرد.
از همینگوی پرسیدند چگونه ورشکست شدی؟ او گفت؛ به تدریج و بعد یکدفعه! این شرح حال استقلال است. آنها به تدریج پیشرفت کردند و بعد یکدفعه «کامل» شدند!