سرویس ورزش مشرق – چند روزی از رونمایی لباس تیم ملی از سوی آل اشپورت می گذرد و طرح خاص روی آن محور بحث و حرف و حدیث های زیادی در فضای مجازی و البته محافل رسمی فوتبال ایران شده است.
می شود به خوبی یا بدی طرح پرداخت اما در این فرصت نگارشی به این موضوع پرداخته می شود که اساسا طراحی لباس تیم ملی فوتبال یک کشور یا تیم فوتبال باشگاهی خاص بر عهده کیست؟ این شخص یا گروه باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟ اصولا بر چه اساسی و بر پایه چه اصولی باید برای یک تیم باشگاهی یا مهمتر از آن یک تیم ملی فوتبال ، تیم طراحی لباس استخدام و یا با آن تفاهم نامه همکاری منعقد کرد؟
واضح است که با ذکر اولین و ساده ترین مثال، ذهن خواننده محترم به سمت جمله معروف « ما کجا و آنها کجا» خواهد رفت اما تا چه زمانی قرار است این سوال را از خودمان بپرسیم و به راحتی درباره کمبودها و اشتباهات احتمالی توجیه شویم؟
سال های سال است که آدیداس حامی مالی رئال مادرید است و لباس هر فصل تمام تیم های ورزشی باشگاه رئال مادرید را طراحی و تولید می کند و انحصارا به فروش می رساند، هم سود خوبی دارد و هم سود خوبی به باشگاه رئال مادرید میرساند. خیلی واضح است که آدیداس میتواند و البته توانسته بهترین طراحان لباس ورزشی دنیا را در اختیار داشته باشد، از طرفی بالاترین میزان تکنولوژی در تولید لباس ورزشی را نیز علی الادعا در اختیار دارد پس منطقی است اگر رئال مادرید با اعتماد کامل، ریش و قیچی را در اختیار آدیداس قرار دهد اما این کار را نمیکند، طرح اولیه و طرح نهایی هر کدام بیش از ۱۰ بار در جلسات هیات امنای باشگاه، نمایندگان باشگاه هواداری رئال مادرید، جمع بازیکنان تیم های مختلف باشگاه و حتی برحی انجمن های دانشجویی دارای تفاهم نامه همکاری با باشگاه در شاخه طراحی لباس به مشورت و همفکری گذاشته میشود. در نهایت این آدیداس است که تصمیم می گیرد اما حریم شخصی باشگاه و اهمیت نظر بازیکنان و کارشناسان در این بین به این حامی مالی غول پیکر گوشزد می شود و در نهایت طرحی انتخاب می شود که اکثریت قریب به اتفاق با آن موافق هستند.
نکته بسیار مهم در این میان این که طراحی لباس یک تیم ورزشی، فرآورده نیست بلکه یک فرایند تمام حرفه ای، زمان بر و بسیار پیچیده است. متاسفانه در فوتبال ایران شاهد فراورده ها هستیم و در زمانی کوتاه ناگهان طرحی که اصولا درباره اش هیچ نظری گرفته نشده، مطرح می شود و برای آن نیز مراسم رونمایی برگزار می شود و تمام.
صحبت های وحید جعفری مدیرعامل آل اشپورت در خاورمیانه با رسانه های داخلی ایران در خصوص بازگشت دوباره به فوتبال ایران قابل تامل است:
« بعد از ۳ سال که از فوتبال ایران به دلایلی دور بودیم و شرایط بهنحوی بود که فعالیتمان را در بازار ایران کمرنگ کرده بودیم، مجددا تصمیم گرفتیم این اتفاق دوباره محقق شود، چون احساس کردم فوتبال کشورم نیاز دارد دوباره بیاییم و کنار آن باشیم و هدفی هم جز حمایت از فوتبال در ذهنم نبوده است. بعد از تحریمهایی که بعد از جامجهانی صورت گرفت، تصمیم گرفتیم دوباره به فوتبال ایران برگردیم. البته ما قبل از جام ملتها توافق لازم را کرده بودیم و چون کیروش موافق ما نبود، در آن مقطع آسیب زیادی از لحاظ مالی فدراسیون ایران متحمل شد. بنابراین این موضوع در ذهنم بود و با شروع فصل جاری لیگ برتر مجددا تصمیم گرفتیم بیاییم و پیشنهادهایی را به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ارائه کردیم. هدفمان این بود که برنامهها را با ۴ تیم لیگ برتری استارت بزنیم، اما حجم درخواست تیمها بهقدری زیاد بود که اگر همه پیشنهادها را قبول میکردم، امروز ۱۴ تیم لیگ برتری آلاشپورت میپوشیدند که به خاطر زمان کمی که داشتیم، فعلا به ۹-۸ تیم بسنده کردهایم تا در نیمفصل دوم یا فصل بعد تعداد تیمها را بیشتر کنیم.»
بسیار خوب، این حمایت را می شود به فال نیک گرفت به شرطی که ایشان این لطف را دو طرفه قلمداد کند و بداند که حمایت از فوتبال به شرط حمایت فوتبال از همان مبحث ، شکل می گیرد، اگر ذات فوتبال حرفه ای تصمیم به قطع همکاری با حامیان خود بگیرد، چیزی از این حامیان باقی نخواهد ماند و مشخص است که حامی مالی نیز در این میان سود سرشاری خواهد داشت.