کاپیتان استقلال در مصاحبه ای پرده از مسائلی برداشت که دانستن آن برای هواداران این تیم لازم و واجب است.
به گزارش استقلال نیوز، پژمان منتظری کاپیتان استقلال در گفت و گو با دوربین روزنامه گل پرده از اتفاقاتی برداشت که نشان دهنده وجود مافیایی به نام محمود بابایی در این تیم است. شخصی آنچنان قدرتمند که با تهدید مدیرعاملان باشگاه استقلال خود را به او نزدیک می کند و زمام امور را به دست می گیرد.
هواداران استقلال می بایست ضمن حمایت از کاپیتان خود در مقابل این هیولای درون باشگاه بایستند تا استقلال بزرگ به روزهای خوب گذشته برگردد.
در ادامه صحبت های منتظری در پاسخ به اتهامات بی پایه بابایی، دلایل جواب ندادن به تماس های منزوی و تصمیم او در مورد آینده فوتبالی اش و.. را می خوانید:
* به دنبال بستن بازوبند کاپیتانی نیستم
اگر من به دنبال بستن بازوبند کاپیتانی بودم همان ۶ سال پیش در ترکیه این کار را انجام میدادم که میگفتند پژمان نفر اول است و باید بازوبند ببندد. من همان زمان بازوبند را باز کردم و تحویل دادم و نیازی به این چیزها ندارم.
* مردم دوست دارند پژمان به استقلال برگردد
در مورد این آقا(بابایی) بعد از بازی با سپیدرود گفتم که وی فردی باهوش و زرنگ است و پا روی همه چیز میگذارد. این آقا متوجه شده مردم دوست دارند پژمان به استقلال بازگردد و شروع به دروغگویی کرده است.
این آقا میخواهد جو را خراب کند. برای خراب کردن جو، چون مردم گرو را دوست ندارند یک بار میگوید پژمان او را به تیم آورده و به دلیل اینکه مردم به تیام علاقه داشتند میگوید منتظری او را از استقلال برده است. او از این کارها میکند و کد میدهد و به یک باره سند دیگری رو میکند که به طور مثال مدیر برنامه پژمان و کیروش یکی است.
* دوست بابایی، ایجنت کاوه و سید مجید بود
به تیام ایجنت معرفی نکردم. اگر ایجنت من با او یکی است خوب در هر حال ایجنت کارش همین است. همان طور که دوست خود این آقا که با هم خیلی صمیمی هستند ایجنت کاوه رضایی و مجید حسینی است و فکر کنم این آقا به این مدیر برنامه گفت این ۲ بازیکن را از استقلال ببرد و یا خود من را به قطر منتقل کند. اگر این کار را کرده پس من هم انجام دادم.
* از اول مخالف آمدن الحاجی گرو بودم
در آمدن الحاجی گرو به استقلال نقشی نداشتم و اگر اکنون حرف من را بشنود شاید ناراحت شود. من تا جایی که توانستم میخواستم جلوی این داستان را بگیرم و به شفر هم دوستانه این موضوع را گفتم. به شفر گفتم که قدمی اعلام کرده گرو بازیکن خوب و دونده است، اما گل نمیزند و بلد نیست که برند شود. من به شفر گفتم مردم به دنبال بازیکنی همچون تیام هستند و اگر گرو را بیاورید مردم انتطار گل دارند پس به تیم اضافه نشود بهتر است که جواب شفر هم این بود که من گرو را میآورم و در کنار تیام قرار میدهم. اولین بار گرو را در تمرین دیدم و بچه صادقی بود، اما نمیتوانست در استقلال بازی کند.
* ایجنت کی روش به خاطر نرفتنم به چین از من ناراحت شد
من با آقای نیکومنش(ایجنت فیفا) به استقلال آمدم و از طریق دوست او از استقلال به ام صلال رفتم. بعد به الاهلی رفتم و کاروالیو آفر چین را برای من در نظر گرفت که روز آخر آفر قطر آمد که این آقا از دست من ناراحت شد و نمیدانم چرا میگویند ایجنت من و کی روش یکی است و من به خاطر او در تیم ملی و جام جهانی بازی کردم.
* به باشگاه استقلال بدهکار نیستم
من اگر بخواهم ثابت کنم که به باشگاه استقلال بدهکار نیستم باید بروم بابت طلب سال ۹۲ از استقلال شکایت کنم. فیشهای مکتوب موجود است. بابت سال ۹۲ باید باشگاه استقلال مالیات من را بدهد و ادعا میکند سال ۹۲ باید حدود ۹۰ میلیون به باشگاه پرداخت کنم و بدهکار هستم.
* آندو تیموریان زرنگ برود و آپارتمان را جای طلبش قبول نکرد!
مثل حالا استقلال ۵۰ - ۶۰ میلیارد تومان بودجه نداشت و قرار بود اول فصل به چین برود و طوری که مردم و فتح الله زاده خواستند من در استقلال ماندم و تا نیم فصل تمام فیشهای دریافتی موجود است. من هیچ پولی نگرفتم تا اینکه یک دستگاه آپارتمان با هزار بدبختی و مالیات به رقم ۲۵۰ میلیون تومان فروخته شد و با کد رهگیری موجود است. از این آپارتمان ۱۹۰ میلیون تومان به من رسید که اشتباه کردم گرفتم و روزی هزار بار به خودم لعنت فرستادم که چرا به این شکل پول گرفتم. آندو هم قرار بود بگیرد که زرنگ بود و این کار را نکرد.
* باشگاه استقلال آخر فصل من را نمی خواست
در مورد استقلال باید از چند وقت گذشته حرف بزنم. میتوانم به صراحت بگویم که باشگاه استقلال آخر فصل منتظری را نمی خواست. منزوی آدم زحمتکش و باهوشی است که در باشگاه استقلال کار میکند. منزوی خودش میداند که باشگاه آخر فصل منتظری را نمیخواست. من حتی بعد از بازی با العین در مقابل این آقایان خداحافظی کردم و حدود ۱۰ روز از این ماجرا گذشته بود و من پیش خود گفتم دوباره امتحان کنم ببینم عکس العمل باشگاه چیست.
پیراهن امضا شده خودم را در فضای مجازی منتشر کردم. اگر آقایان میخواستند صحبت میکردم حتی بعد از همان بازی با العین جلوی من با برخی از بازیکنان برای فصل بعد که میخواستند تمدید کنند صحبت کردند، اما با من صحبتی نشد.
من منزوی را دوست دارم، اما بعد از یک ماه بخواهند با کدخدا منشی مشکلات را حل کنند که نمیشود. منزوی بهتر میداند که چه میگذرد شما میخواهید فشارها را روی دوش منتظری بگذارید. من نمیخواستم با تیم خداحافظی کنم. تصمیم سختی گرفتم من وقتی بعد از مدتها به استقلال برگشتم تصمیم داشتم که با پیراهن استقلال خداحافظی کنم و خیلی تصمیم سختی بود. یک توفیق اجباری بود و حدود ۲۰روز شد که تصمیم گرفتم، اما در اوج از این تیم جدا شدم و الان دیگر این حرفها درست نیست. منزوی و برخی از آقایان در باشگاه هم خودشان میدانند که باشگاه منتظری را برای فصل بعد نمیخواست.
* منزوی حرف بزند، روی حرفش می ایستد
من به علی کریمی، وریا غفوری و سید حسین حسینی گفتم اگر میخواهید در تیم بمانید بروید با منزوی حرف بزنید، چون آدم خوبی است. وقتی حرف میزند بر روی حرفش میایستد. تا به امروز هم به خاطر استقلال سکوت کردم، چون نمیخواستم تیم به حاشیه برود.
* به استقلال برگشتم تا در این تیم از فوتبال خداحافظی کنم
من ۲ سال پیش به عشق استقلال به این تیم برگشتم که با پیراهن استقلال از فوتبال خداحافظی کنم. الان همه میگن منتظری به خاطر پول برگشت به استقلال در آن زمان باشگاه استقلال قرارداد خواهر خواندگی با الاهلی بسته بود. باشگاه الاهلی در آن موقع به من پیشنهاد قرارداد ۹۰۰ هزار دلاری داد، اما به عشق استقلال برگشتم و الان به خاطر یک سری از مسائل تصمیم گرفتم که از تیم جدا شود و بهتر است که دیگر درباره این موضوع صحبت نکنیم.
* مطمئنم هواداران با بودن من فصل آرامی نخواهند داست!
من آدمی نیستم که دنبال مصاحبه و جلب توجه کردن باشم. 20 روز پیش یک تصمیمی گرفتم و سر تصمیم هم هستم. من دست تک تک هواداران را می بوسم. دوست دارم به تصمیمم احترام بگذارند و من را درک کنند. چون این تصمیم هم برای آنها بهتر است و هم برای من و هم باشگاه استقلال. چون مطمئنم با بودن من فصل آرامی نخواهند داشت! نمی خوام چهره ای که از من داشتند را عوض کنم.
* 2 ماه پیش بابایی را از تمرین بیرون انداختم
یکی از دلایلی که نمی خواستم مصاحبه کنم و سکوت کردم این بود که این آقا(بابایی) چیزی برای از دست دادن ندارد. شاید هم خوشش بیاید درباه اش صحبت کنیم!
من تنها هدفم این بود که دست او را از استقلال کوتاه کنم و تقریبا هم این کار را کردم. مدیرعامل بعدی دیگر جرات کار کردن با این آقا را نخواهد داشت و مطمئنا پای او از باشگاه بریده شده است و این تنها هدف من بود. حالا می خواهم درباره ایشان صحبت کنم و صحبت هایم فقط در مورد صحبت های او در مورد خودم است.
اول اینکه ایشان گفته اند من 3-4 سال است پژمان را ندیدم! ایشان 2 ماه پیش به تمرین استقلال آمدند و من او را از تمرین بیرون انداختم. دُمش را روی کولش گذاشت و بیرون رفت!
اگر من آنجا دستم را دراز می کردم و با او دست می دادم، به احتمال قوی من الان 2 ساله تمدید کرده بودم!
دوم.. ایشان گفته اند من ارتباطی با باشگاه استقلال ندارم. من از ایشان سوال دارم، جواب بدهند.. چرا هر مدیرعاملی به باشگاه استقلال می آید، اولین نفری که به او مسیج(پیامک) می دهد و می خواهد به او کمک کند، شمایید؟؟!
نگویید این کار را نکردم چون من مسیج های شما را دیدم و به من نشان داده اند! جالب است مدیرعاملی هست که مسیج های این آقا را به من نشان داد و گفته این چه اعجوبه ای است که اول التماس و خواهش می کند که کمک کنم و بعد تهدید می کند و در نهایت 3 ماه بعد می بینم کنار مدیرعامل نشسته، دست راست مدیرعامل! چجوری این اتفاق می افتد؟ نگو نه که همه اسناد وجود دارد و من به شما نشان خواهم داد.
* شخصی از آن بالا بالاها بواسطه دوستی پسرش با بابایی، تماس گرفت و گفت کار او را راه بیاندازید!
ایشان یک صحبتی در مورد خسرو حیدری انجام داده است که من 500 میلیون به او داده ام. من از راست و دروغ این حرف های او اطلاعی ندارم. کاری به این مسائل ندارم فقط یکی دو تا سوال برایم پیش آمده و می خواهم به من جواب بدهد.
اینکه شغل شریفش چیست که 500 میلیون پول دارد؟ سه سال پیش ایشان در باشگاه استقلال همه کاره بود. من قطر بودم اما تمامی بازیکنان قویا این را گفته اند که این آقا همه کاره بوده است. نمی خواهم حرفی هم بزنم که بخواهم سرم را روی بالش بگذارم دروغ گفته باشم ولی راه دولپی خوردن همیشه شیرین است. اینکه بخواهی هم از خسرو بگیری و هم اینکه از باشگاه بگیری، سندی وجود نداشته باشد، اصلا من نمی خواهم وارد شوم. شاید هم این کار را نکرده باشد. گناهش را نشورم.
یک سوال مهم از ایشان می پرسم. اگر حق با شما بود و 500 میلیون را هم دادید، در این مملکت این همه مشکل است چرا یکی از آن بالا بالاها باید مشکلات مردم را ول کند و با باشگاه استقلال تماس بگیرد و بگوید کار این آقا را راه بیاندازید و مدارکی که از باشگاه می خواهد را به او بدهید!
مسئولان باشگاه می توانند بگویند چه کسی بواسطه دوستی پسرش با این آقا تماس گرفته و نمی دانم از کجا می دانستند حق با این آقا است که تماس گرفتند و گفتند که مدارک را به این آقا بدهید!
هر کدام از این حرف ها را تکذیب کردند به من بگویید من به شما آدم معرفی کنم و بروید از او سوال کنید.
اگر حق با شما بوده نیازی نبود که کسی از آن بالا بالاها برای راه اندازی کارتان تماس بگیرند!
* آقای فتحی.. برای آینده خودتان با بابایی رابطه برقرار نکنید!
شما می گویید 3 سال است با باشگاه استقلال کاری ندارید، پس چطور از 6 ماه پیش پیغام و پسغام می فرستادید که پژمان باید برود؟! شما کاره ای نیستید در باشگاه استقلال؟
شما 6 ماه پیش در جلسه مدیرعامل با بازیکنان سمت راست مدیرعامل ننشستی و خرف های او را تایید می کردی؟
ببخشید من نمی خواستم روی باشگاه استقلال فشار بگذارم ولی این صحبت ها باید انجام بشود تا پای این فرد بریده شود.
آقای فتحی عزیز من تصمیمم را گرفتم ولی برای آینده خودتان می گویم، لطفا با ایشان(محمود بابایی) رابطه برقرار نکنید!
* آنقدر مرد هستم که بگویم می خواهم از استقلال بروم
من آنقدر مرد هستم که اگر بخواهم از استقلال بروم، بگویم می روم یا بگویم پیشنهاد دارم و می خواهم بروم. من برگشتم تا در استقلال خداحافظی کنم ولی می دانم شما نمی گذارید! اگر بمانم آخر فصل را نمی بینم! نه اینکه بتوانید من را بیرون کنید، آنقدر روی اعصاب من راه می روید تا کیفیت فنی من پایین بیاید و در نهایت بگویید کیفیتش پایین است و باید برود و مردم هم می گویند، باشگاه راست می گوید و پژمان کیفیت ندارد و باید برود.
شما اینطوری کار می کنید. من می دانم چطور با دوستانتان مهندسی شده کار می کنید.
* هیچ پیشنهادی از قطر ندارم
مطمئنا من پیشنهاد خوبی از قطر ندارم. من اگر در فوتبال ایران بازی کنم مطمئنا بیشتر از لیگ قطر پول می گیرم. این را به جرات می نویسم و اگر اتفاقی افتاد و به تیمی پیوستم می توانید قرارداد من را ببینید.
تا الان که پیشنهادی نداشتم و اینکه بحث از قطر می شود چون آنجا از من شناخت دارند و در جای دیگر یک بازیکن 35-36 ساله بازار گرمی ندارد. برای خودم سخت است که برگردم ورزشگاه آزادی و روبروی استقلال بازی کنم. به این دلیل می گویم از ایران می روم. یا اگر خیلی اصرار دارد(بابایی)! قطر نروم با یک تیم ایرانی قرارداد ببندم، مطمئنا از نظر مالی خیلی به نفع من خواهد شد با یک تیم ایرانی قرارداد ببندم.
* نکونام از من خواست به فولاد بروم
آقای جواد نکونام به من لطف داشتند. ایشان هم مدت ها دنبال من می گشتند تا با من صحبت کنند. من در این مدت شرمنده یک سری از دوستان شدم که برای صحبت کردن دنبال من گشتند. آقا جواد گفتند در استقلال بمان و اولویت اول، دوم و سوم تو استقلال باشد اگر نمی خواهی در استقلال بمانی ما شما را می خواهیم.
به ایشان گفتم من اصلا فکر نمی کنم که بخواهم در ایران بازی کنم. من به جایی رسیدم که می خواهم از فوتبال خداحافظی کنم. یکی از گزینه هام خداحافظی از فوتبال است. فولاد باعث افتخار من است. جاییست که من را به فوتبال معرفی کرده است. اهواز تمام زندگی من است. یکی از دلایلی که دوست ندارم به فولاد بروم این است که کیفیت آن سال هایی که در فولاد بازی می کردم را ممکن است نداشته باشم و نمی خواهم افکاری که نسبت به من و خوب بازی کردن من داشتند را خراب کنم.
آقا جواد یکی از آنهایی بود که با راه هایی که می دانست با من تماس گرفت و خیلی دوست داشت که در استقلال بازی کنم و در غیر این صورت به فولاد بروم. اما من به او گفتم که یک درصد هم امکان بازی کردن در استقلال وجود ندارد چون من را نمی خواستند و نمی خواهند. الان هم بعد از این صحبت های من درست نیست که در استقلال بمانم تا بگویند برای جلب توجه بوده این حرف ها.