به گزارش مشرق، سید کاظم اولیایی مدیرعامل پیشین استقلال در خصوص مسائل مربوط به این باشگاه، حواشی آن و به خصوص داغترین سوژه ورزشی سالهای اخیر که خصوصی سازی سرخابیهای پایتخت است توضیحاتی ارائه داد.
حاجیلو اسوه تعصب در استقلال بود
باید بابت زحماتی که اصغر حاجیلو در نقش سرپرست برای این تیم کشید به او خسته نباشید گفت و قدردان زحمات وی بود. حاجیلو اسوه تعصب و وفاداری در باشگاه استقلال است و یکی از شناسنامههای این باشگاه به حساب میآید. برای حاجیلو آرزوی موفقیت کرده و امیدوارم هرچه زودتر سلامتی کاملش را به دست آورد و بتواند باز هم خدمتگزار استقلال باشد.
زرینچه از نسل طلایی استقلال است
بابت جدایی اصغر حاجیلو ناراحتم اما از این بابت خوشحالم که جای او را یک استقلالی دیگر که از مفاخر تیم و از شناسنامههای رنگ آبی است گرفته. زرینچه را متعلق به نسل طلایی استقلال میدانم. نسلی که اکثر آنها الان یا مربی هستند، یا مدیر و یا افراد شاغل در فوتبال.
میدانم زرینچه در مسئولیت جدیدش موفق خواهد شد و از او یک انتظار دارم. توقع دارم حالا که زرینچه آنجاست کمک کند تا از حضور استراماچونی استفاده شده و در این تیم کادر سازی صورت گیرد. به این ترتیب که مربیان جوان استقلال به کادر فنی اضافه شده و در کنار استراماچونی آموزشهای لازم را ببینند تا در آینده نزدیک مربیان بیشتری از خانواده استقلال داشته باشیم.
زرینچه باید مدیر فنی باشد نه سرپرست
ما در گذشته هم در تیمهای فوتبال مدیران فنی داشتیم که روی نیمکت مینشستند تا هم تیم را سرپرستی کرده و هم به مسائل فنی اشراف داشته باشند و کمک حال مربی باشند. در حالی که این اتفاق هنوز در دنیا رایج است، متأسفانه در ایران مدیر فنی به سرپرست تبدیل شده و ماهیت خودش را از دست داده. امیدوارم جواد زرینچه همان نقش مدیر فنی را در استقلال ایفا نماید.
نقشه راه خصوصی سازی را ارائه دادیم
خصوصی سازی یکی از اصلی ترین معضلاتی است که فوتبال ایران و به خصوص استقلال و پرسپولیس در همه سالهای اخیر با آن مواجه بودند. ما با تأسیس شرکت پیشکسوتان استقلال ایرانیان و ثبت رسمی این شرکت، نقشه راه خصوصی سازی را تهیه کرده و ارائه دادهایم.
زیر مجموعه شرکت پیشکسوتان استقلال ایرانیان یک تعاونی سهامی عام فراگیر نیز به ثبت رساندهایم که همه هواداران میتوانند با پذیره نویسی سهامدار این تعاونی شوند. این تعاونی آمادگی کامل دارد تا باشگاه استقلال را در قالب بخش خصوصی اداره نماید.
بیشتر بخوانید:
اولین اظهار نظر سهرابیان بعد از اتفاق جنجالی
طرحی که مرکز پژوهشها ارائه داد
در راستای خصوصی سازی مرکز پژوهشهای مجلس هم طرحی را به صحن علنی مجلس ارائه داده که باشگاه را یا به شکل مدیریت پیمان و یا به شکل اجاره به شرط تملیک واگذار کنند که این طرح عملی است. از نمایندگان محترم مجلس تقاضا دارم به این طرح عملیاتی که از سوی مرکز پژوهشها که بازوی تحقیقاتی مجلس است، توجه بیشتری نمایند. این طرح میتواند کلید خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس باشد.
تشخیص صلاحیت هوادار و لیدر با قوه قضائیه است
پس از انحلال کانونهای هواداری، نیروی انتظامی اعلام کرده برخی از هواداران و لیدرهایی که سو سابقه هواداری دارند مجوز حضور به ورزشگاهها را ندارند. این طرح در مجموع خوب است اما مرجع تشخیص صلاحیت هواداران برای ورود به ورزشگاه قوه قضائیه است نه نیروی انتظامی.
کانون هواداران استقلال
بدون ساماندهی هواداری نمیتوان هواداران را از هم تفکیک کرد و این ساماندهی را حتماً باید کانونهای هواداری انجام دهند. به شخصه کاری به کانونهای هواداری دیگر باشگاهها ندارم. اما استقلال دارای یک کانون هواداران کاملاً رسمی است که در قالب یک سازمان مردم نهاد در وزارت کشور به ثبت رسیده و همه مجوزات لازم را دارد.
در صورت صلاحدید نیروی محترم انتظامی، این کانون هواداری آمادگی آن را دارد تا تحت چارچوب قوانین کشور هرگونه همکاری با باشگاه استقلال را به عمل آورد و حتی میتواند الگویی باشد برای دیگر باشگاهها جهت تأسیس کانونهای هواداری رسمی.
باید مرغوبکار را به استقلال برگردانند
در سال ۹۱ لایحهای در مجلس تصویب شد که ورزشگاه مرغوبکار به استقلال واگذار شود و این مصوبه مجلس توسط دولت ابلاغ شد. اگر کم کاریهایی در گذشته بوده تا اداره کل تربیت بدنی خود را در خصوص مجموعه مرغوبکار محق بداند، حالا باید اشتباهات گذشته جبران شود.
ما از باشگاه استقلال خواستیم تا این مجموعه را در اختیار شرکت پیشکسوتان استقلال قرار دهد که آقای فتحی مدیرعامل محترم باشگاه این همکاری را با ما انجام داد. اما متأسفانه مشخص نیست چه قدرتی در کار است که مقابل مصوبه مجلس و ابلاغ دولت ایستاده است.
مرغوبکار را مخروبه کردند
متأسفانه ورزشگاه مرغوبکار اصلاً شرایط خوبی ندارد. الان بیشتر از ورزشگاه به یک مخروبه شبیه است. مرغوبکار را تکه تکه کردهاند، اجاره داده و اصلاً به آن رسیدگی نکردهاند. حتی بخشی از آن تبدیل به پارکینگ ماشینهای تصادفی شده است. باید این ورزشگاه که جزو اموال استقلال است بازسازی شده و به این باشگاه عودت داده شود. بسیاری از املاک و اموال باشگاه استقلال توقیف شده و ما انتظار داریم لااقل این یکی را به باشگاه بازگردانند.
هیولای درون استقلال
مایه تأسف است که هنوز فکر کنیم استقلال یک هیولای درون دارد و بعضیها هم از بیرون در صدد تقویت این هیولای درون هستند. البته بعضیها حاضرند برای هیولای درون شدن هزینه کنند.
آرامش استقلال را به چه قیمتی بر هم زدند؟
هر انسانی که حتی عقل کاملی هم نداشته باشد این را میداند آرامش برای استقلال در این ایام از نان شب واجب تر است. چطور این آقایانی که به ظاهر خودشان را استقلالی میدادند و در گذشته هم در این تیم سمتی داشتند، آرامش تیم را با مصاحبه به هم میریزند. اصلاً چه مناسبتی دارد که بعضیها در باره استقلال مصاحبه و برای بزرگان این باشگاه پرونده سازی میکنند؟ اینها کجای کار هستند؟
حاشیهای های حاشیه ساز
بعضیها از جنس فوتبال نیستند در گذشته با لابیهای خاص به این باشگاه ورود کرده و حالا هرچیزی بخواهند مطالبه میکنند و به قیمت حفظ منافع خودشان منافع تیم را از بین میبرند. این آقایان زیر خاکیهای در حاشیهای هستند که برای بیرون آمدن از حاشیه، دست به حاشیه سازی میزنند. همین آقایان برای اینکه مطرح باشند و از کنار نام استقلال منافع شأن تامین شود، برای بزرگان تیم و پیشکسوتان پرونده سازی میکنند.
برای بازیکن استقلال پرونده سازی کردند
به شخصه خسرو حیدری را یکی از تاثیرگذارترین، بی حاشیه ترین و با اخلاق ترین بازیکنان تاریخ استقلال میدانم. خیلیها او را جواد زرینچه دوم تیم میدانند. حیدری بعد از یک دهه خدمت صادقانه و بدون حاشیه برای استقلال به سمت بازنشستگی در این باشگاه نائل شد. چطور بعضیها جرأت میکنند به این پیشکسوت محجوب و خانوادهاش اهانت کنند؟ حالا خوب است که هواداران چهره واقعی همه را شناختهاند و بهترین قاضی همین افکار عمومی و هواداران هستند. عموم هواداران بی دلیل در مورد افراد قضاوت نمیکنند.
مأموریت کثیف
این حاشیه سازان ادعای استقلالی بودن دارند اما بعید نیست آنها یک مأموریت کثیف برای بر هم زدن آرامش استقلال داشته باشند. اینها سالهاست که چنین مأموریت کثیفی دارند و رد پای آنها در ناکامیهای همه سالهای اخیر دیده میشود. این مأموریت کثیف باعث میشود تا شرایط رقابت جوانمردانه برای استقلال با دیگر تیمها از بین برود.
از این آویزانها کم نبودند
استقلال تا سال ۶۸ توسط کارمندان سازمان تربیت بدنی اداره میشد و بعد از آنکه یک هیأت مدیره و مدیریت مستقل بر این تیم حاکم شد، دوره جدید حیات باشگاه نیز آغاز شد. از همان زمان کم نبودند افرادی که به اسم کمک خودشان را به باشگاه نزدیک میکردند و آویزان باشگاه میشدند. نسل این آقایان آویزان هنوز منقرض نشده است. اگر خصوصی سازی زودتر انجام میشد و اداره باشگاه به بخش خصوصی سپرده میشد، دیگر شاهد این آویزانها دور و بر باشگاه استقلال نبودیم.