به گزارش مشرق، در میان پیشکسوتان استقلال جواد زرینچه صریحتر از بقیه حرف میزند و اهل پردهپوشی نیست. شاید به همین خاطر باشد که مورد غضب عدهای از مسئولان کنونی باشگاه است، ولی به رغم آن، همچنان قاطعانه سخنانش را بر زبان میآورد. کاپیتان و مربی اسبق استقلال به نکات جالب توجهی اشاره کرد که در ادامه میخوانید:
زدن زیرآب شفر
برکناری وینفرد شفر فنی نبود و همچنان شبهه دارد. هنوز نمیدانم چرا او را اخراج کردند. به عبارت دیگر، هنوز نمیدانم چرا زیرآب شفر را زدند؟ بعد از جدال با پرسپولیس آن اتفاقات افتاد و عدهای مصاحبه کردند و گفتند صبرمان تمام شده است. خب فوتبال همین است؛ برد و باخت دارد. به نظرم اگر شفر میماند و تیم را تقویت میکرد، استقلال در لیگ نوزدهم میرفت برای قهرمانی، ولی به هر حال عدهای از آقایان نخواستند او باشد.
دستیار ناکارآمد
باید قبول کنیم اگر سرمربی خارجی بیاید، وجود دستیار ایرانی کنارش هیچ کمکی به استقلال نمیکند و به غیر از ایجاد دردسر، هیچ حاصلی برای تیم ندارد، چون تیم مربیان باید یکدست باشد. همین آقای ویلموتس را ببینید؛ ایشان از وجود وحید هاشمیان عزیز استفاده میکند، ولی دستیار اولش را خودش آورده است. این یک واقعیت غیر قابل کتمان است.
مخالفت با سرمربی خارجی
من کلاً مخالف سرمربی خارجی برای استقلال در این مقطع هستم. خب اگر قرار بود سرمربی تیم خارجی باشد، همان آقای شفر را نگه میداشتند نه اینکه دوباره یک نفر جدید بیاورند و از نو شروع کنند. برانکو هم اگر در پرسپولیس موفق شد، به دلیل سابقه طولانیاش در فوتبال ایران و استمرار حضورش در پرسپولیس بود، نه اینکه یک مربی خارجی بیاوریم و مردم از هفته هفتم حیا کن، رها کن سر بدهند.
ارزش برای کمیته فنی
به نظرم حتی اگر سرمربی خارجی آمد، کمیته فنی باید به او کمک کند. اگر واقعاً برای کمیته فنی ارزش قائل هستند، کاری کنند که به سرمربی نزدیک شوند، چون مشاوره با ۵ نفر قطعاً بهتر از قرار دادن یک مربی وطنی کنار سرمربی جدید است. البته قبل از هر چیز باید به سرمربی خارجی اعتماد بدهند که هیچکس از کمیته فنی دنبال تصاحب صندلی او نیست.
حرفهای قلعهنویی
به نظرم فشار زیادی که روی امیر قلعهنویی بود، باعث شد بعد از بازی با پرسپولیس آن حرفها را بزند. امیر خودش میداند چه گفته، ولی اگر پنالتی سپاهان گل میشد، حکایت شکل دیگری به خودش میگرفت.
نگذاشتند مدیرعامل شوم
چند سال پیش تا آستانه مدیرعاملی استقلال پیش رفتم، ولی در آخرین لحظات دوستان لطف کردند و همه چیز را برهم زدند تا مدیرعامل نشوم. آن زمان میخواستم ۲۰ نفر از پیشکسوتان خوشنام را بیاورم تا هر کدام گوشهای از کار را بگیرند و من خودم فقط نظارت کنم ولی… حتی با آقای علی جباری هم در این رابطه صحبت کرده بودم و گفتم من همه هدفم خدمت است نه اینکه پز مدیرعاملی را بدهم، ولی آقایان نگذاشتند.
باندبازی
دلیل اینکه پیشکسوتان استقلال هیچوقت گردهم نمیآیند تا به تیم کمک کنند، باندبازی مدیران است. مدیران باشگاه استقلال با باندبازی کارشان را جلو میبرند. یک نفر میآید و چون از جواد زرینچه نوعی خوشش نمیآید، به او میدان نمیدهد. مدیر بعدی هم از یکی دیگر خوشش نمیآید و این دور به همین شکل تکرار میشود. به نظرم تا وقتی که باشگاه استقلال خصوصی نشود، داستان همین است. شما ببینید آقای وزیر تا میخواهد هیئت مدیره و مدیرعامل انتخاب کند، هزار نفر به او زنگ میزنند و توصیه میکنند. بدیهی است که شرایط تا وقتی عوض نشود، داستان همین است و بس.